تفاوت کوچینگ با مشاوره در چیست؟

تفاوت کوچینگ با مشاوره

دراین مقاله می‌خواهیم به طور کامل درباره تفاوت کوچینگ با مشاوره صحبت کنیم. با وجود اینکه هر دو این‌ها جزو مشاغل نرم حوزه حمایتگری هستند؛ اما تفاوت‌هایی دارند که در این مقاله درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم. مهم‌ترین تفاوت کوچینگ و مشاوره رویکرد آن‌ها با مراجع است. در مشاوره یک مشاور راه‌حلی که به نظر خودش درست است، برای حل مساله مراجع به او می‌دهد؛ درحالی‌که در کوچینگ، یک کوچ کمک می‌کند تا مراجع خودش راه‌حل مساله‌اش را پیدا کند. در ادامه این مقاله بیشتر راجع به تفاوت‌های این دو صحبت می‌کنیم. با مدیربان همراه باشید.

کوچینگ چیست؟

پاسخ به این سوال در عین سادگی می‌تواند بسیار پیچیده باشد . چالشی که متخصصان کوچینگ با آن مواجه هستند، این است که هیچ تعریف واحد و مورد توافقی از کوچینگ در جهان وجود ندارد! اکثر مردم تصور خودشان از کوچینگ را دارند. ما در مقاله کوچینگ چیست، مفصل درباره مهارت کوچینگ صحبت کرده‌ایم؛ بااین‌حال در اینجا دوباره تعریف کوچینگ را باهم مرور می‌کنیم. از بین تمام تعاریفی که از کوچینگ وجود دارد، دو تعریف زیر از بقیه محبوب‌تر است:

۱. تعریف کوچینگ از نظر فدراسیون جهانی کوچینگ (Icf) به این صورت است:

مشارکت با مراجعه در یک فرایند تامل‌برانگیز و خلاقانه که الهام‌بخش اوست در دستیابی به حداکثر پتانسیل شخصی و شغلی . در این تعریف می‌توانیم اعتقاد به توانایی انسان را برای توسعه خودش مشاهده کنیم؛ توانایی که از طریق تغییر زاویه دید به دست می‌آید.

۲. سر جان ویتمور کوچینگ را این‌طور تعریف می‌کند:

کوچینگ عبارت است از بالفعل کردن توانایی بالقوه فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد او. این موضوع به مراجعان کمک می‌کند به‌جای آموزش به یادگیری بپردازند؛ پس با این تعریف می‌توان گفت کوچینگ درباره یادگیری است. منظور از یادگیری تغییر پایدار در رفتار فرد است.

اگر علاقه‌مند به یادگیری کوچینگ و شاغل شدن در این حوزه هستید، پیشنهاد می‌کنیم نگاهی به دوره کوچینگ «کوچ ماهر» بیندازید.

مشاوره چیست؟

به‌طورکلی مشاوره یک مکالمه فردبه‌فرد است که زمان زیادی را به بررسی مسائل در زمان گذشته و حال اختصاص می‌دهد. مشاوره خدمات حمایتی را به فرد یا گروهی ارائه می‌دهد که با مشکلات عاطفی مواجه بوده یا می‌خواهند بر این چالش‌ها غلبه کنند.

با این حساب مشاوره تخصصی است که به سازمان‌ها یا افراد مشاوره حرفه‌ای ارائه می‌دهد. مشاوران در یک حوزه تخصصی مانند امور مالی، منابع انسانی، سلامت و روان و… کار می‌کنند . بعضی از حوزه‌های مشاوره عبارتند از: مشاوره شغلی، مشاوره ترک مواد مخدر و الکل، مشاوره ازدواج، مشاوره سلامت و روان، مشاوره مدرسه و … .

تفاوت‌های مشاوره و کوچینگ در چیست؟

در بخش قبل توضیح دادیم که تعاریف زیادی برای کوچینگ وجود دارد. این چالش باعث شده برای دستیابی به تعریف کوچینگ به مقایسه آن با دیگر حوزه‌های حمایتی بپردازیم. کوچ‌ها اغلب از این شیوه برای درک ماهیت حقیقی کوچینگ استفاده می‌کنند و با توضیح تفاوت‌های کوچینگ و دیگر حوزه‌های حمایتگری برای مراجع تصویر شفاف‌تری از آنچه در جلسات کوچینگ اتفاق می‌افتد، می‌سازند.

تفاوت های کوچینگ و مشاوره
تفاوت کوچینگ و مشاوره و منتورینگ از جهات مختلف

بهتر است بدانید مهم‌ترین شباهت کوچینگ و مشاوره در این است که هردو جزو مشاغل نرم حوزه حمایتگری هستند؛ بااین‌حال در قسمت‌های مختلفی باهم تفاوت دارند. در ادامه بعضی از این تفاوت‌ها را باهم بررسی می‌کنیم:

۱. تفاوت در مایندست و مدل ذهنی

تفاوت عمده کوچینگ با سایر حوزه‌های حمایتگری ازجمله مشاوره تفاوت در ذهنیت و مدل ذهنی است. مدل ذهنی مانند فیلتری عمل می‌کند که روی مغز انسان نصب می‌شود. این فیلتر می‌تواند عمل و رفتار ما را در جلسه با مراجع تغییر دهد؛ برای مثال مدل ذهنی یک مشاور «اگر… آنگاه…» است. به این معنی که مشاور به مشکل و مساله مراجع گوش می‌دهد و سپس راهکاری مناسب با آن مساله پیشنهاد می‌کند. درواقع از نظر مشاور برای هر مسئله‌ای تعدادی راهکار ثابت وجود دارد.

اما در کوچینگ نسخه از قبل پیچیده‌ای نداریم! مالکیت هر مساله با مراجعی است که آن مساله را به جلسه می‌آورد و راهکارها در جلسه ساخته و پدیدار می‌شوند؛ بنابراین برعکس مشاوره که به‌دنبال راهکارهای مشخص و ثابت است، در کوچینگ به‌دنبال کشف و خلق راهکارهای متناسب با هر شخص هستیم و هر کس بهترین شخص برای حل مسأله خودش است.

۲. تفاوت در تمرکز بر زمان

در مشاوره تمرکز بر زمان گذشته و حال است؛ درحالی‌که در کوچینگ تمرکز اصلی روی زمان حال و آینده است. همان‌طورکه گفتیم، مایندست کوچینگ مایندست خلق و کشف است و در گذشته نمی‌توان چیزی را خلق کرد. آینده جایی است که ما می‌توانیم آفریننده باشیم و برای خلق آینده باید روی زمان حال تمرکز کرد؛ پس عملاً در کوچینگ کاوش در گذشته بسیار محدود و نزدیک به صفر است.

۳. تفاوت در ناحیه درد و ناحیه رنج

در روانشناسی بین درد و رنج تفاوت وجود دارد .اتفاقات روزمره زندگی برای ما درد ایجاد می‌کنند. از طرفی رنج معنایی است که ما به دردهایمان می‌دهیم؛ درواقع نوع مواجهه ما با این دردها رنج‌ها را می‌سازند. زمانی که رنج می‌کشیم، عملکرد ما مختل می‌شود.

باتوجه‌به نکاتی که در بالا گفتیم، می‌توان محدوده کارکرد سه حوزه کوچینگ مشاوره و درمان را این‌طور مشخص کرد:

تفاوت کوچینگ و مشاوره از نظر ناحیه درد و ناحیه رنج
مقایسه کوچینگ و مشاوره از نظر ناحیه درد و ناحیه رنج

کوچینگ تنها می‌تواند در دو ناحیه پایین تاثیرگذار باشد یعنی رویا و (با احتیاط) پریشانی. اما در کوچینگ با رنج‌ها کاری نداریم؛ زیرا تمرکز کوچینگ روی عملکرد است و در ناحیه آسیب یا رنج عملکرد وجود ندارد.

۴. عملکرد یا نتیجه؟

یکی دیگر از تفاوت‌های کوچینگ و مشاوره تمرکزشان بر نتیجه و عملکرد است. در مشاوره تمرکز بر حل مساله و رسیدن به نتیجه است؛ اما در کوچینگ تمرکز بر عملکرد و پرفورمنس است. کوچ‌ها معتقدند اگر عملکرد افزایش پیدا کند، رسیدن به نتیجه و حل مساله تنها یکی از دستاوردهای آن خواهد بود.

۵. تخصص و دانش

تفاوت بعدی مربوط به دانش و تخصص است. با وجود اینکه شعار «کوچینگ نیاز به دانش ندارد» را خیلی شنیده‌ایم؛ بهتر است بدانید این یکی از افسانه‌های موجود درباره کوچینگ است. کوچینگ را باید آموخت و به دانش نیاز دارد. درواقع تفاوت کوچینگ و مشاوره در تخصص است.

مشاور متخصص است و در حوزه مشخصی به دانش آموزی می‌پردازد تا به تخصص برسد؛ مثلاً یک مشاور ازدواج بعد از گذراندن دروس مربوط به مشاوره عمومی برای گذراندن مقطع کارشناسی ارشد به‌صورت تخصصی آموزش‌های مربوط به رابطه خانواده، سلامت روان در روابط، روانشناسی اجتماعی و… را دریافت می‌کند و در مشاوره ازدواج متخصص می‌شود؛ درحالی‌که کوچ متخصص نیست. کوچ با یادگیری مهارت‌های کوجینگ، از آن‌ها برای همراهی مراجع استفاده کرده و  تخصصی در حوزه مربوط به مراجع ندارد.

۶. یادگیری و تغییر

غایت کوچینگ یادگیری است؛ یعنی کوچینگ به افراد کمک می‌کند تا تغییر پایدار در رفتارهای ناکارآمدشان ایجاد کنند؛ درحالی‌که در مشاوره هدف رفع چالش و مساله است

کوچینگ برای چه کسانی مناسب است؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بررسی کنیم آدم‌ها در چه شرایطی می‌توانند از خدمات کوچینگ استفاده کنند؟ باتوجه‌به بخش قبل که تفاوت‌های کوچینگ و مشاوره را بیان کردیم، می‌توانیم بگوییم: برای استفاده از خدمات کوچینگ نیاز است افراد یک سری حداقل‌ها را داشته باشند؛ برای مثال افرادی که درگیر تروماها و آسیب‌های روانی هستند، نمی‌توانند مشتریان کوچینگ باشند.

به‌طورکلی مشتریان کوچینگ افرادی هستند که از نظر روانی سالم محسوب می‌شوند و به‌دنبال بهره‌وری است.

نکته: البته انسان کاملاً سالم نداریم و همه ما درگیر تروما‌هایی هستیم؛ اما منظور از سالم در اینجا شخصی است که تروماهایش بر عملکردش تاثیری نداشته و عملکردش صفر نیست.

ماشینی را در نظر بگیرید که از نظر فنی و موتوری سالم است. صاحب ماشین تصمیم دارد از ابزارهایی برای تقویت موتور استفاده کند تا بهره‌وری ماشین را بالا ببرد. این همان کاری است که کوچینگ انجام می‌دهد . افرادی که به‌دنبال کشف خود، معنا، هویت، بالا بردن عملکرد، تبدیل شدن به بهترین ورژن خود، توسعه فردی، شفقت، خوددوستی و … هستند، می‌توانند مشتریان کوچینگ باشند.

کوچینگ در چه حوزه‌هایی قابل استفاده است؟

از کوچینک در حوزه‌های خودیاری و بهبود عملکرد مانند توسعه فردی، تصمیم گیری، تحصیلی، شغلی، حقوقی، عملکرد عالی، معنا و هویت، مهاجرت، مسایل مربوط به نوجوانان، ارتباطات، آموزش و یادگیری مهارت‌های جدید و بسیاری از حوزه‌های دیگر می‌توان استفاده کرد. در تمام این حوزه‌ها شرط لازم همان سلامت روان است که درباره آن توضیح دادیم. هرزمان کوچ تشخیص دهد مراجع نیاز به درمان دارد، او را به متخصص ارجاع می‌دهد .

مشاوره برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به‌دنبال پیدا کردن راهکارهایی هستید که قبلاً حساب خود را پس داده‌اند و افرادی بوده‌اند که با استفاده از آن راهکارها به نتیجه مطلوب خود رسیده‌اند، مشاوره برای شما مناسب است. مشاور با تخصصی که دارد، می‌تواند راهکار مساله‌تان را به شما بدهد و اگر تمامی راهکارها به همان شکلی که مشاور به شما گفته است، استفاده شود احتمالاً به نتیجه‌ای قابل پیش‌بینی خواهید رسید.

مشاوره در چه حوزه‌هایی قابل استفاده است؟

ازآنجایی‌که مشاوره هم یکی از حوزه‌های حمایتگری و خودیاری است، مشاور هم در حوزه‌های گسترده‌ای می‌تواند به مراجعین کمک کند. ازدواج، روابط، مشاره‌های شغلی و تحصیلی، مشاوره‌های حقوقی و… بعضی از این حوزه‌ها هستند.

سخن پایانی

در این مقاله به بررسی اجمالی صنعت کوچینگ و مشاوره پرداختیم و به‌صورت مختصر درباره تفاوت کوچینگ با مشاوره صحبت کردیم. وجود هیچ‌کدام از این حوزه‌های حمایتگری ما را از دیگری بی‌نیاز نمی‌کند. هر کدام از آن‌ها در جای خود بسیار کاربردی و مفید هستند؛ بنابراین هیچ‌کدام از حوزه‌های حمایتگری نسبت به دیگری برتری ندارد؛ بلکه محل استفاده و کسانی که به آن‌ها مراجعه می‌کنند، متفاوت است و درک این تفاوت‌ها می‌تواند به ما در تصمیم‌گیری بهتر کمک کند.

۵/۵ - (۱ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت آموزش مقدماتی و رایگان کوچینگ روی تصویر کلیک کنید.

در این دوره یاد می‌گیرید چطور با دیگران ارتباط موثر برقرار کنید.