رفتار سازمانی علم مطالعه رفتار افراد در محیط سازمانی است؛ بهعبارتی رفتار سازمانی رفتار و تعامل کارکنان با افراد دیگر سازمان، گروه و همچنین رفتارشان در سطح سازمان است که اهمیت بسیاری نیز دارد. در مدیریت رفتار سازمانی (بهعنوان زیرشاخهای از مدیریت منابع انسانی) تحلیل رفتار انسان در سازمان، بررسی علل رفتار او و چگونگی بهکارگیری رفتار در راستای اهداف سازمان صورت میگیرد؛ زیرا این موضوع همواره بهعنوان مسئلهای محوری بوده و هست.
در این مقاله تصمیم داریم به این بپردازیم که تعریف رفتار سازمانی چیست، چرا مهم است و چگونه به درک رفتار انسان در سازمان کمک میکند. سپس به بیان عناصر سازمانی و سطوح بررسی رفتار سازمانی میپردازیم. مدل های رفتار سازمانی گوناگون است و مدیر هر کسب و کاری برای موفقیت باید با آنها آشنایی داشته باشد. به همین دلیل در این مقاله این مبحث را در کنار نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی بهطور کامل توضیح دادهایم. در ادامه شما را با تعریف مدیریت رفتار سازمانی و دستاوردهای حاصل از آن آشنا خواهیم کرد
مبحث رفتار سازمانی و مدیریت آن بهقدری مهم است که یکی از سرفصلهای دورههای آموزشی مدیریتی (ازجمله دوره آنلاین Mba مدیربان) را به آن اختصاص میدهند.
راهنمای مطالعه مقاله
Toggleرفتار سازمانی چیست ؟
اصلیترین عامل حیات هر سازمانی نیروی انسانی آن است و ازآنجاییکه هرکدام از اعضای سازمان در محیطهای گوناگون (خانواده، مدرسه، دانشگاه یا حتی جامعه) با مذهب، ارزشها، شرایط اقتصادی، نیازها و فرهنگهای متفاوت بزرگ شدهاند، طبیعی است که در موقعیتهای یکسان رفتارهای نایکسانی از خود نشان دهند. اینجاست که اگر رفتار سازمانی در سازمان تعریف شود، مشکلات و حواشی کمتری در سازمان به وجود میآید.
برای تعریف رفتار سازمانی باید ابتدا تعریف واژه «رفتار» و «سازمان» را باهم مرور کنیم. بهطورکلی رفتار (Behavior) پاسخی است مشاهدهشدنی از یک ارگانیسم (موجود زنده) به یک محرک بیرونی؛ از طرفی سازمان (Organization) جمعی از افراد با ساختار و مرزهای مشخص هستند که برای دستیابی به اهدافی تعیینشده تلاش میکنند.
باتوجهبه تعاریف واژگان رفتار و سازمان، تعریف رفتار سازمانی (Organizational Behavior) این میشود: مجموعه رفتارهای انسانی در سطح فردی یا گروهی است که در یک سازمان رخ میدهد. Ob کلیه اقدامات و نگرشهای افراد و عوامل موثر بر آن را در سازمان مطالعه و بررسی میکند؛ درواقع رفتار سازمانی به بررسی چگونگی تأثیر سازمان بر رفتار افراد و نیز چگونگی تأثیر رفتار افراد بر عملکرد و موفقیت سازمان میپردازد.
بیایید با یک مثال رفتار سازمانی و مدیریت رفتار سازمانی را بهتر شرح دهیم. فرض کنید مدیری تصمیم میگیرد ساعت شروع به کار را از ۹ به ۷ تغییر دهد. رفتار سازمانی، رفتار کارکنان در قبال این تصمیم مدیریتی است.
بهعنوان یک مثال دیگر فرض کنید مدیری تصمیم میگیرد نیروی جدیدی را به سازمانش اضافه کند. رفتار دیگر پرسنل در برابر استخدام نیروی جدید همان رفتار سازمانی است که میتواند شامل حسادت، خوشحالی، ناراحتی یا… باشد.
Organizational Behavior از علوم میانرشتهای است و با رشتههایی مثل انسانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، روانشناسی، اقتصاد و علوم سیاسی ارتباط داشته و متغیرهایی مانند رضایت شغلی، عملکرد، مسائل عاطفی کارکنان و… را نیز در بر میگیرد.
علم مطالعه رفتار افراد در محیط سازمانی چیست؟
مطالعه رفتار انسان در محیط سازمانی شامل مطالعه عواملی است که بر رفتار و عملکرد افراد در سازمان اثر میگذارد. این عوامل عبارتند از: فرهنگ سازمانی، تعاملات کارکنان، انگیزه پرسنل، رهبری، تصمیمگیریهای مدیران و رهبران و سیاستهای سازمان. بررسی این عوامل و توجه به آنها نقش بسزایی در بهبود عملکرد سازمانها، مدیریت تغییرات و ایجاد محیط کاری موفق دارد.
آشنایی با اهداف رفتار سازمانی
هدف اصلی و عمده رفتار سازمانی این است که به مدیران سازمانها کمک کند دلایل رفتارهای داخلی و خارجی کارکنانشان را درک کنند و با توجه به این درک، رفتارهای آنها را بهتر مدیریت کنند. نتیجه این درک افزایش بهرهوری پرسنل، افزایش کیفیت و خدمات سازمان، افزایش انگیزه کارکنان برای همراهی با سازمان و افزایش رضایتمندی آنهاست.
اهداف رفتار سازمانی میتوانند شامل چند مورد باشند:
- مدیریت بهتر تغییرات سازمانی
- گسترش رفتار سازمانی مطلوب در سازمان
- افزایش اعتماد، رضایتمندی و انگیزه کارکنان سازمان
- افزایش تعهد کارکنان نسبت به اهداف سازمان
- مدیریت درست تنوع شخصیتی و فرهنگی در سازمان
- ارتقای کیفیت روابط درون و برون سازمانی
- تقویت برند کارفرمایی؛
- کاهش هزینهها مانند ترک نیروی کار یا هزینه استخدام مجدد؛
تاریخچه رفتار سازمانی
تاریخچه رفتار سازمانی به دوران انقلاب صنعتی برمیگردد. در آن زمان، تحولات مختلفی در حوزه حملونقل، کشاورزی، صنایع و حتی فرهنگ و سازمانها به وجود آمد. یکی از دانشمندان آن دوران به نام ماکس و بر با تحلیل و تجزیه این تحولات، اصول قانونی و منطقی را برای افزایش بهرهوری سازمانها پیشنهاد و آن را رفتار سازمانی توصیف کرد.
پس از آن در دهههای ۱۸۹۰ و همزمان با ظهور مدیریت علمی و تیلوریسم رشته دانشگاهی رفتار سازمانی در حال شکلگیری بود. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ پس از آنکه موفقنشدن مدیریت علمی زمینههای به وجود آمدن جنبش روابط انسانی را رقم زد، این رشته دانشگاهی به حد کمال خود رسید. همچنین با کمک دانشمندان آن دوران مانند هنری فایول، فردریک هرتزبرگ، آبرهام مازلو و… رفتار سازمانی بهعنوان رشتهای مجزا شناخته شد.
سطوح بررسی رفتار سازمانی (ابعاد رفتار سازمانی) چیست ؟
رفتار سازمانی دارای سه سطح فردی، گروهی و سازمانی است. در ادامه هرکدام از این سه سطح را توضیح مختصری میدهیم.
رفتار سازمانی در سطح فردی
رفتار سازمانی در سطح فردی مواردی همچون خلاقیت، انگیزه، شخصیت، عملکرد، مطالعه و یادگیری، اخلاق و شناخت مطرح میشود. تمرکز در این سطح بیشتر بر روانشناسی است؛ بهعنوان مثال یکی از موضوعاتی که ممکن است در سطح فردی رفتار سازمانی بررسی و مطالعه شود، در نظر گرفتن سرمایش و گرمایش محیط روی بهرهوری کارکنان است.
سطح گروهی
در سطح گروهی مواردی همچون ارتباطات میانفردی، پویایی گروه، انسجام یا تعارض و تعادل در گروه بررسی میشود. در سطح گروهی علومی مانند روانشناسیِ اجتماعی و جامعهشناسی کاربرد دارد؛ بهعنوان مثال در این سطح شیوه حل تعارضات گروهی مطالعه و بررسی میشود.
سطح سازمانی
در سطح سازمانی که براساس علوم انسانشناسی و علوم سیاسی بنا شده است، موضوعاتی مانند ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و تفاوتهای فرهنگی و… مطالعه میشود.
مقاله پیشنهادی ما برای مطالعه: ساختار سازمانی چست و انواع آن کدام است
مدل های رفتار سازمانی
مدل های رفتار سازمانی همچنان در حال تکامل هستند و هنوز نمیتوان گفت یکی از مدل ها میتواند تمام نیازهای یک سازمان را تامین کند. معتقدیم با دانستن این مدل ها مدیران و رهبران میتوانند با ترکیبی از آنها بهترین مدل را برای خود طراحی کنند. در ادامه به برخی مدل های رایج میپردازیم.
۱. مدل دیکتاتوری
مدل استبدادی مدلی است منسوخ شده و یکی از سبک های مدیریت است. مدل آمرانه یا دیکتاتوری در دوران انقلاب صنعتی در کارخانهها مرسوم بود. در این مدل که به قدرت و اقتدار رسمی وابسته است، مدیرانی که وظایفی به آنها محول شده، صاحبِ اختیار برای کنترل کارکنان دیگر هستند. در این مدل کیفیت عملکرد بسیار پایین است، به ایدههای کارکنان توجه نشده و تصمیمات در سطوح بالا گرفته میشود.
بهعنوان مثال کارمندی را در نظر بگیرید که در جلسه مذاکره برای افزایش حقوق شرکت میکند و درخواست خود را بهصورت کاملا مودبانهای مطرح میکند. در مدل دیکتاتوری مدیر سازمان به نیازها و دلایل کارمند هیچ توجهی نداشته و هیچگونه همکاری با او نمیکند؛ درواقع تنها دو انتخاب پیش روی کارمند گذاشته و ماندن در شرایط ناراضی فعلی یا ترک کار را پیش روی کارمند میگذارد.
طبیعی است در سازمانی که از این مدل استفاده میکند، کارکنان با انگیزههای بسیار ضعیف و فقط بهخاطر معیشت کار میکنند و رضایت شغلی و روحیه پایینی دارند.
۲. مدل مشارکتی
مدل تعاملی بر مبنای کار تیمی است. در این مدل همه کارکنان همچون اعضای یک تیم همکاری میکنند. در این مدل فرهنگ کار تیمی برای همه اعضا اولویت دارد و همه باهم در تلاش هستند تا سازمان به اهدافش برسد. مدیران در این مدل نقش مربی را دارند و بهدنبال تقویت کار تیمی و ایجاد فضاهای مثبت و انرژیبخش کاری هستند.
این مدل برای تیمهای بازاریابی، تیمهای نرم افزاری، تیمهای تحقیق و توسعه (R&D) و هر سازمانی بسیار موثر است که در یک فضای رقابتی کار میکند.
۳. مدل سیستمی یا کل نگر
در این مدل اهداف، استعدادها و ظرفیتهای متفاوت افراد در نظر گرفته میشود و سازمان به ساختار کلی و محیط تیم نگاه میکند. در مدل سیستمی هدف این است که بین اهداف فرد و اهداف سازمان تعادل برقرار شود تا مدیران و کارکنان بیشترین مشارکت را داشته و احساس سهیم بودن در سازمان کنند.
در دوره آموزش تفکر سیستمی سعی کردهایم مباحثی را آموزش دهیم تا به مدیران کمک کرده نگاهی سیستمی به مسائل سازمان داشته و آنها را ریشهای حل کنند.
۴. مدل حمایتی
این مدل با محوریت یک رهبرِ باانگیزه اداره میشود. مدل حمایتی تلاش میکند تا انگیزه کارکنان را با کمک بهبود رابطه بین مدیر و کارکنان افزایش دهد. این کار باعث میشود کارکنان ارزش و بینشی فراتر از وظایفشان برای کمک به سازمان داشته باشند.
هدف این مدل تقویت انگیزه در کارمندان در یک محیط کاری مثبت است. در چنین فضای کاری ایدههای پرسنل فراموش نشده و تشویق میشوند؛ بنابرای در چنین شرایطی کارکنان نسبت به سازمان و اهداف آن حالتی حمایتگرانه و مشتاق خواهند داشت.
۵. مدل رقابتی
این مدل بر تامین امنیت مالی و اقتصادی کارکنان تاکید دارد و سعی میکند با کمک حقوق و مزایا انگیزه و وفاداری کارکنان را تقویت کند. در مدل مراقبتی بعضی شرکتها خدمات مختلفی همچون بهداشت و سلامت، خودروهای سازمانی و… را برای جذب و نگهداری کارکنان به کار میگیرند. از اِشکالات این مدل این است که کارکنان همیشه وابسته به سازمان هستند و مشارکتی انفعالی دارند.
با شرکت در بهترین دوره مدیریت منابع انسانی، مدیریت حرفه ای منابع انسانی را بیاموزید.
دستاوردهای شناخت و توجه به رفتار سازمانی
سرعت و دقت در دستیابی به اهداف یک سازمان وابستگی زیادی به تعهد، مسئولیتپذیری و وفاداری اعضا و کارکنان دارد. بهبود روابط انسانی در یک سازمان و تعیین نقشهای فردی و سازمانی اعضا اثر بسیار زیادی در بهبود عملکرد آنها دارد.
Organizational Behavior به مدیران کمک میکند تا درک بهتری از رفتار کارکنان در سازمان داشته باشند و مفهوم زندگی سازمانی را بیشازپیش دریابند.
ازآنجاکه بررسی رفتار کارکنان دانشی بین رشتهای است و ترکیبی از علوم دیگر است (که در بالا به آن اشاره شد)، نقش بسیار کلیدی در شناسایی علل رفتار کارکنان در سازمان دارد. OB به مدیر این قدرت را میدهد تا برای هدایت و کنترل و تغییر سازمان تصمیمگیری کند.
کاربرد رفتار سازمانی در سازمانها
بررسی و تحلیل رفتار پرسنل در محل کار موجب خلق یک فضای کاری میشود که در آن همه بتوانند از حداکثر ظرفیتهایشان استفاده کنند. در چنین محیطی تفاوتها و شباهتها بهعنوان اهرمهایی برای کسب مزیت راهبردی به کار گرفته و توانایی افراد با پیشینههای متفاوت برای باهم کار کردن ارزش تلقی شده و تقویت میشود.
OBM به شما کمک میکند تا ساختاری کاملاً مشخص را برای سازمان خودتان ترسیم کنید؛ ساختاری که درآن هریک از اعضا دقیقاً میدانند چه وظایف و اختیاراتی دارند. این ساختار موجب میشود پرسنل بتوانند استقلال عمل داشته باشند و در موقعیتهای مختلف، خلاقیت و ابتکار عمل به خرج دهند؛ درنتیجه استفاده از رفتار سازمانی به افزایش خلاقیت و نوآوری در سازمان کمک خواهد کرد.
کسب دانش مطالعه رفتار افراد در سازمان به مدیر کمک میکند تا استعدادها، تواناییها، انگیزهها و نگرانیهای هرکدام از اعضای سازمان خودش را بهخوبی بشناسد.
مدیر به کمک این شناخت میتواند مسیر برآورده شدن نیازها و توقعات کارمندانش را در مسیر اهداف سازمان قرار دهد و به این روش به افراد انگیزه بخشیده و بهرهوری نیروی انسانی سازمان را افزایش دهد؛ بهعبارتی دانش تحلیل رفتار انسانها در محیط کار به مدیر کمک میکند تا به رهبر سازمان خودش تبدیل بشود.
همه اینها در کنار هم منجر به شکلگیری سازمانی میشوند که در آن تمام اعضا حس میکنند جزئی از شرکای سازمان هستند و خود را مسئول سود و ضرر سازمان میدانند؛ در نتیجۀ چنین نگرشی افراد به رشد یکدیگر کمک میکنند. بازدهی و بهرهوری چنین سازمانی با سایر سازمانهای معمول جامعه هرگز برابر نخواهد بود.
رفتار سازمانی انگیزهها و عوامل انگیزشی را شناسایی میکند و نحوه تصمیمگیری افراد را تغییر میدهد. OB به تقویت انعطافپذیری، نشاط و قدرت انسانی منجر میشود؛ علاوه بر اینکه نقشه راه منابع انسانی را برای مدیران مشخص میکند، به کارکنان نیز کمک کرده تا فرهنگ سازمانی را بپذیرند و هدایت کنند.
مهمترین موضوعاتی که OB روی آنها اثر میگذارد، عبارتاند از: بهره وری سازمان، رفتار کارکنان در سازمان، فرهنگ کار و زندگی سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت و همکاری کارکنان و درک متقابل مدیران و کارکنان از یکدیگر.
تاثیر فرهنگ بر رفتار سازمانی چگونه و چقدر است؟
ازآنجاییکه فرهنگ یک مفهوم است، نمیتوان برای آن، تعریف دقیق و شفافی ارائه کرد. حضور کارکنان مختلف با زمینههای فرهنگی و تربیتی متفاوت در رفتار سازمانی آن سازمان موثر است. از طرفی افراد مختلف کارهای یکسان را به شیوههای مختلف انجام میدهند.
تفاوتهای فرهنگی کارکنان در سازمان بعضاً باعث ایجاد برداشتهای متفاوت از رویهها، برخوردها، مناسبات انسانی و… شده و این امر باعث ایجاد تعارضاتی در محیط کار میشود.
میزان نفوذ فرهنگ و رفتار کارکنان در محیط کار قابل اندازه گیری نیست؛ اما قابل انکار هم نیست. ازاینرو در بعضی مشاغل که روابط انسانی در عملکرد سازمان تاثیر مستقیم دارد، ترجیح مدیران بر جذب نیروهای بومی است.
چالشهای مهم رفتار سازمانی
مبحث رفتار پرسنل در محیط سازمانی و مدیریت آن اگرچه تقریبا نوپاست، اما اهمیت زیادی دارد؛ بهطوریکه شناخت چالشهای مربتط با این حوزه به مدیریت بهتر منابع انسانی منجر میشود. همانطورکه در این مقاله اشاره کردیم، رفتار سازمانی سطوح مختلفی دارد؛ بنابراین مسائل مربوط به رفتار کارمندان در سازمان هم ابعاد مختلفی پیدا خواهند کرد.
مدیریت رفتار سازمانی بهدنبال بهکارگیری دانش برای بررسی کنشها و واکنشهای کارکنان در سازمان بوده تا بتواند به بالاترین کیفیت در عملکرد کارکنان برسد و البته در این مسیر با چالش های بسیار زیادی مواجه شده است. این چالش ها بسته به نوع کار، ویژگی های فردی کارکنان، شرایط اجتماعی و فرهنگ سازمانی در موقعیتهای مختلف به وجود میآیند.
رسیدگی به این دغدغهها و حل آنها اثرات مثبت زیادی در سازمان خواهد گذاشت که مهمترین آنها افزایش بازده نیروی کار است. در این بخش به چالش های رایجِ مرتبط با OB فقط اشاره میکنیم؛ زیرا این موارد را در مقاله چالش های مدیریت رفتار سازمانی به طور مفصل شرح دادهایم.
اختلالات رفتاری در فضای کار یکی از مسائل مهم رفتار سازمانی است و دلایل مختلفی ممکن است وجود داشته باشد؛ ازجمله مشکلات روانی مانند حسادت، خودکمبینی، نداشتنِ اعتمادبهنفس و… .
اختلافات فرهنگی نیز میتواند یکی از مسائل مهم رفتار سازمانی باشد که بهخصوص در کارهای گروهی خودش را بیشتر نشان میدهد.
نداشتن روحیات فردی یکسان در بین کارکنان یک سازمان امری بسیار بدیهی و طبیعی است؛ اما بیتوجهی به این تفاوتها میتواند در روند پیشرفت یک سازمان خلل وارد کند.
عوامل موثر بر رفتار سازمانی
عوامل متعددی روی رفتار انسانها در سازمان اثر میگذارند. در اینجا به هفت مورد از مهمترین عوامل موثر بر رفتار سازمانی اشاره میکنیم.
ویژگیهای افراد درون سازمان
افراد درون هر سازمان اولین عامل موثر بر رفتار سازمانی هستند. نحوه تعامل میان همین افراد یکی از حوزههای اصلی مطالعه رفتار سازمانی است. بعضی از ویژگیهای شخصیتی مختلف افراد که بر رفتار سازمانی اثر میگذارد، عبارتند از:
۱. سلامت جسمی
سلامت جسمی بر عملکرد افراد تاثیرگذار است.
۲. سن
از جوانان انتظار میرود که رفتاری پرانرژی، ماجراجو، نوآور، ریسکپذیر و جاهطلبانه داشته باشند.
۳. جنسیت
باتوجهبه تفاوت ساختاری رفتار زنان و مردان در محیط کار، کثرت هریک از این دو گروه، تاثیر متفاوتی بر رفتار سازمانی محل کارشان خواهد داشت.
۴. دین
دین افراد و میزان تقید آنها به دین خودشان نقش بسزایی در عملکردشان در سازمان خواهد داشت. به علاوه، همکیش بودن همه اعضای سازمان میتواند تاثیر مهمی در شکلگیری رفتار سازمانیِ مبتنی بر ارزشهای مذهبی داشته باشد.
۵. وضعیت تاهل
نتایج بعضی از تحقیقات اخیر نشان میدهد که کارمندان متاهل، میزان غیبت و جابهجایی شغلی کمتر و رضایت شغلی بیشتری را دارند.
۶. تجربه
اگرچه افزایش سابقه کار افراد معمولاً به افزایش مهارت و بهرهوری منجر میشود، گاه برای افراد تصور ارشدیت نیز ایجاد میکند که میتواند تاثیر منفی بر رفتار سازمانی داشته باشد.
۷. ارزشها
ارزشهای هر فرد، معیارهایی هستند که برای او خوب و بد را مشخص میکند. ارزشهای هریک از اعضای سازمان، اثر مهمی روی رفتار سازمانی خواهد گذاشت.
اگر مدیر سازمان، از ویژگیهای شخصی هریک از اعضای سازمان اطلاع داشته باشد، میتواند از این اطلاعات به نحو موثری برای اثرگذاری بر رفتار سازمانی استفاده کند.
ساختار سازمان
منظور از ساختار سازمان، نحوه سازماندهی افراد در نقشهای مختلف و روابط رسمی و غیررسمی بین این نقشهاست. نوع ساختاری که برای هر سازمان تعیین میشود، بر رفتار سازمانی اثرگذار است؛ بهعنوان مثال، بعضی از سازمانها از ساختار سلسلهمراتب سفت و خشک استفاده میکنند؛ درحالیکه بعضی دیگر دارای سیستمهای مشارکتی و برابر هستند.
تعداد سطوح سازمان نیز بر رفتار سازمانی تاثیرگذار است؛ بهعنوان مثال، در سازمانی که سطوح زیادی بین کارکنان پایه و مدیران ارشد وجود دارد، کارکنان سطوح پایینتر حس میکنند که در سازمان سهم کمتری دارند و نظرات آنها در تصمیمات سازمان چندان به حساب نمیآید.
فن آوری
استفاده از فناوری نیز نقش ویژهای در شکل دادن به رفتار افراد در سازمان دارد؛ بهعنوان مثال، کارمندان یک شرکت ممکن است عمدتاً از طریق ایمیل ارتباطات درونسازمانی خود را انجام دهند؛ درحالیکه کارمندان شرکتی دیگر به سبک سنتی به اتاق همکارانشان میروند و پیام خود را رودررو بیان میکنند.
نمونه دیگر از تاثیرات فناوری بر رفتار سازمانی، امکان دورکار شدن کارمندان است که از زمان همهگیری ویروس کرونا شدت گرفت و رفتار سازمانی بسیاری از شرکتها را به کلی تغییر داد.
محیط
رفتار سازمانی هر مجموعه، میتواند تحتتاثیر شرایط محیط خارجی و محیط داخلی سازمان تغییر کند. این تاثیرات را بهصورت مجزا بررسی میکنیم.
۱. محیط خارجی
بهعنوان مثال، شرکتی که در یک تجارت خاص فعالیت میکند، ممکن است بهدلیل نیاز به انطباق با قوانین و مقررات خاصی از این تجارت، رفتار سازمانی دقیق و ساختارمندی داشته باشد.
۲. محیط داخلی
محیط و جو داخلی یک شرکت نیز در شکلگیری رفتار سازمانی تاثیر بسزایی دارد؛ بهعنوان مثال، سازمانی که برای بقای خودش مبارزه میکند، رفتار سازمانی متفاوتی دارد با سازمانی که روندی موفق و روبهرشد را طی میکند.
شاخص های رفتار سازمانی
رفتار سازمانی در سطوح مختلف میتواند شاخصهایی داشته باشد که با استفاده از آنها بتوان رفتار افراد را در محیط کار بررسی کرد. در ادامه به بیان این سنجهها در سطوح مختلف میپردازیم:
شاخص رفتار سازمانی در کار گروهی
- احترام گذاشتن به نظر همگروهیها؛
- بازنگه داشتنِ کانالهای ارتباطی؛
- در نظر گرفتن و توجه به احساسات دیگران؛
- همراهی و کمک و تعامل با دیگران در به انجام رساندن درست وظایفشان؛
- پذیرا بودن و استقبال از انتقادات سازنده؛
شاخص رفتار سازمانی در برقراری ارتباط با دیگران
- گوش دادن فعال و موثر به دیگران؛
- توانایی برقراری ارتباط موثر بهصورت کلامی و نوشتاری؛
- توانایی در همدلی کردن؛
- توانایی حل تعارضات بین فردی و درون سازمانی؛
- بازخورددادن درست و بهینه درباره وظایف و عملکرد دیگران؛
شاخص رفتار سازمانی در سطح رهبری
- انگیزهبخشی به پرسنل؛
- برانگیختنِ حس اعتماد در بین کارکنان سازمان؛
- قدرت در تصمیمگیری درست و پذیرفتنِ تمام عواقب تصمیمات خود؛
- فراهمسازی مسیر موفقیت کارکنان؛
- مدیریت تعارض بهشیوهای اخلاقی و اصولی؛
شاخص رفتار سازمانی در سطح فردی
- انجام به موقع وظایف و مسئولیتها؛
- پایبند بودن به اصول و ارزشهای اخلاقی در هر شرایطی؛
- صرف زمان برای بهبود مهارتهای فردی و تخصصی خود؛
- داشتنِ اعتماد به سرپرستان و مدیران رده بالایی خود؛
- صداقت داشتن حتی در شرایط سخت و دشوار؛
- استقبال از تعارض در صورت لزوم و نیاز؛
- گذشت و چشمپوشی در ارتباط با اشتباهات دیگران؛
کژ رفتاری سازمانی چیست؟
کژ رفتاری سازمانی بهمعنی انجام کارهایی است که با اصول اخلاقی تعریف شده در سازمان ناسازگار است؛ اقداماتی که غیرمسئولانه بوده و با شان کارکنان سازمان در تناقض است. این رفتارها و اعمال هم به فرد و هم به سازمان آسیب زده و باعث محقق نشدن اهداف و درنهایت شکست ماموریتهای سازمانی میشود.
کژ رفتاری سازمانی میتواند در تمام سطوح سازمان (فردی، گروهی و سازمانی) رخ دهند و بعضی از مصادیق آن عبارتند از:
- فساد و رشوه و رانتخواری در سطوح مختلف سازمان؛
- آزار و اذیت روانی یا فیزیکی همکاران؛
- نپذیرفتن و پایبند نبودن به وظایفی که در اثر تقسیم کار به هرکدام از کارکنان محول شده است؛
- بیاحترامی به افرادی که رهبر گروهای کاری در سازمان هستند؛
- پایبند نبودن به سیاستهای سازمانی؛
- استفاده نادرست از منابع سازمان (منابع مالی، فیزیکی، اطلاعاتی و انسانی) برای منافع شخصی.
- بیصداقتی با مشتریان و استفاده از ادعاهای دروغ برای فروش محصولات یا خدمات سازمان.
تعریف مدیریت رفتار سازمانی چیست؟
Obm چیست؟ مدیریت رفتار سازمانی (Organizational Behavior Management) که از این به بعد به اختصار OBM میگوییم، یکی از زیرشاخه های تحلیل رفتار کاربردی است. مدیریت رفتار سازمانی بر اصلاح و مدیریت رویههای ایجاد تغییر در رفتار انسان در سازمان تاکید دارد.
مدیریت رفتار سازمانی (OBM) اصول رفتاری افراد در محیط کار را مشخص می کند و بهنوعی بهدنبال تحلیل رفتار پرسنل در جهت بهبود عملکرد سازمان میباشد.
بیایید دوباره مدیریت رفتار سازمانی را با یک مثال شرح دهیم. مثالی را به خاطر بیاورید که در بخش رفتار سازمانی آوردیم (مربوط به تغییر ساعت شروع به کار). مدیریت رفتار سازمانی در اینجا به این معنی است که مدیر سازمان این تغییر را با یک پیشفرض، برنامه ریزی و آگاهانه انجام دهد و از تبعات این تغییر بر رفتار کارکنان آگاهی داشته باشد. در اینجا آگاهانه بودن تصمیم مدیریتی بسیار اهمیت دارد.
اهداف مدیریت رفتار سازمانی
هدف اصلی مدیریت رفتار سازمانی درک تعاملات انسانی در یک سازمان بوده تا با آن برای کسب نتایج بهتر در دستیابی به اهداف سازمان تلاش کند. اما ۸ هدف جزئیتر مدیریت رفتار سازمانی به شرح زیر است:
- ایجاد رضایت شغلی؛
- ایجاد فرهنگ سازمانی؛
- درک بهتر کارکنان؛
- رهبری در سازمان و حل تعارضات؛
- بهره وری بالاتر سازمان و کارکنان؛
- ایجاد یک تیم خوب و هماهنگ؛
- شناسایی و جذب کارکنان شایسته؛
- شناخت راههای تربیت مدیران توانمند.
دلیل اهمیت مدیریت رفتار سازمانی
درک رفتارهای فردی و گروهی در سازمان به مدیران کمک میکند تا در انگیزهسازی کارکنانشان موفقتر عمل کنند. مدیریت رفتار سازمانی یا Obm به مدیران کمک میکند تا بتوانند مواجهه بهتری با کارکنانشان در موقعیتهای مختلف داشته باشند و منابع انسانیشان را بهینهتر مدیریت کنند.
از طرفی درک رفتار انسانی برای چگونگی جذب و نگهداری و سازماندهی نیروی انسانی شایسته بسیار ضروری است.
نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی
مراحل مدیریت رفتار سازمانی در هر سازمان متناسب با ارزشهای سازمانی طراحی میشود و نمیتوان گفت این مراحل برای همه شرکتها یکسان است؛ اما در اینجا به اقدامات و نکاتی اشاره میکنیم که برای بهبود مدیریت رفتار سازمانی بسیار موثر است:
- توجه به استراتژی سازمان، نقش مهمی در جهت دهی به رفتار سازمانی دارد؛
- فرهنگ سازمانی خوب تاثیر بسزایی در مدیریت رفتار سازمانی دارد؛ بنابراین فرهنگ سازمانی قوی ایجاد کنید؛ فرهنگی که در آن یادگیرندگی، احترام، مسئولیتپذیری، همدلی کردن، قدردانی و تشکر و… پایههای روابط اعضای سازمان باشد؛
- سعی کنید فضایی کماسترس، آرام و رشددهنده برای پرسنل خود ایجاد کنید و باتوجهبه سلامت روان آنها بهروهوری و کاراییشان را افزایش دهید. کاهش تنشهای کاری به ایجاد تعادل در زندگی و کار آنها کمک زیادی میکند؛
- تغییرات سازمانی تاثیر مستقیم روی رفتار سازمانی دارد. اگر میخواهید تغییراتی در سازمان ایجاد کنید، کارکنان را در جریان اهداف خود از این تصمیم بگذارید و برای آنها شفافسازی کنید. آنها را در فرایند تغییر مشارکت دهید و حامی آنها باشید؛
- برای دستیابی به اهداف سازمان، ابتدا باید هدف گذاری کنیم؛ بنابراین نیازمند فرایندی هستیم که مشخص کند چه کاری برای رسیدن به چه هدفی باید انجام شود. با کمک رفتار سازمانی، افراد را در یک ساختار سازمانی مناسب جانمایی کنیم؛
- برای ایجاد رفتارهای سازمانی مثبت ترکیب سه عامل بسیار مهم است: روانشناسی مثبت، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی؛ در کتاب رفتار سازمانی دکتر قلی پور ۵ بعد اساسی رفتار سازمانی مثبت (chose) را به نقل از لوتانز مطرح کردهاند که در این قسمت به آنها اشاره میکنیم:
- اعتمادبهنفس و خودباوری: باور فرد و انجام موفقیت آمیز کارها؛
- امید: تعیین هدف برای آینده (قدرت اراده) و شناسایی راههای رسیدن به آن (قدرت روش)؛
- خوشبینی: انتظار پیامد مثبت و توجه به مثبتها؛
- آرامش ذهنی: احساس رضایت از زندگی؛
- هوش احساسی: توانایی شناسایی و مدیریت احساسات خود و دیگران.
چگونه Obm را در سازمانمان پیادهسازی کنیم؟
OBM یا مدیریت رفتار سازمانی، یک روش برای بهبود رفتار افراد و عملکرد سازمان است. برای پیاده سازی OBM، باید مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. هدف خود را تعیین کنید
اولین قدم این است که مشخص کنید چه چیزی را میخواهید بهبود ببخشید. آیا میخواهید بهرهوری را افزایش دهید؟ ایمنی را بهبود بخشید؟ یا رضایت شغلی را افزایش دهید؟
۲. رفتارهای هدف را مشخص کنید
پس از تعیین هدف خود، باید رفتارهایی را که میخواهید تغییر دهید مشخص کنید؛ بهعنوان مثال، اگر میخواهید بهرهوری را افزایش دهید، ممکن است بخواهید رفتارهای زیر را هدف قرار دهید:
- حضور به موقع؛
- انجام وظایف در موعد مقرر؛
- کیفیت کار؛
- همکاری؛
۳. شاخصهای عملکرد ایجاد کنید
برای اینکه بتوانید پیشرفت خود را اندازه گیری کنید، باید شاخصهای عملکردی یا Kpi ایجاد کنید؛ بهعنوان مثال، برای افزایش بهرهوری میتوانید شاخصهای عملکرد زیر را ایجاد کنید:
- تعداد پروژههایی که در زمان مقرر تکمیل میشوند؛
- درصد وظایف تکمیل شده بهدرستی؛
- تعداد شکایات مشتریان؛
۴. مشکلات را شناسایی کنید
اکنون که هدف خود را تعیین کرده اید و رفتارهای هدف را مشخص کرده اید، باید مشکلاتی را که باعث میشود این رفتارها اتفاق نیفتند شناسایی کنید؛ بهعنوان مثال برای افزایش بهرهوری ممکن است مشکلات زیر را شناسایی کنید:
- عدم ارتباط واضح؛
- عدم آموزش کافی؛
- تجهیزات نامناسب؛
۵. برای مشکلات راهحل ایجاد کنید
پس از شناسایی مشکلات، باید راهحلهایی برای رفع آنها ایجاد کنید. راهحلهای شما باید براساس اصول رفتاری باشد؛ بهعنوان مثال، اگر میخواهید بهرهوری را افزایش دهید، ممکن است راههای زیر را انتخاب کنید:
- ایجاد جلسات منظم برای ارتباط؛
- ارائه آموزشهای جدید؛
- خرید تجهیزات جدید؛
۶. نتابج را ارزیابی کنید
پس از اجرای راهحلهای خود، باید نتایج را ارزیابی کنید. برای این کار، میتوانید شاخصهای عملکردی را ردیابی کنید که ایجاد کردهاید.
رفتار سازمانی به معنی رفتار و تعامل کارکنان با افراد دیگر سازمان، گروه و همچنین رفتارشان در سطح سازمان است
تحلیل رفتار انسان در سازمان، بررسی علل رفتار او و چگونگی بهکارگیری رفتار در راستای اهداف سازمان را مدیریت رفتار سازمانی گویند.
انگیزه عاملی درونی است که باعث حرکت انسان و درواقع نیروی محرکه انجام کار است؛ بنابراین به سطح فردی رفتار سازمانی مربوط میشود. با وجود اینکه عامل حرکت انسان میتواند درونی (مثل حس مفید بودن یا کمک به دیگران) یا بیرونی (مثل افزایش حقوق یا ارتقای شغلی) باشد؛ اما درنهایت اثر درونی آن است که باعث اقدامکردن انسان میشود. یک مدیر واحد منابع انسانی باید در خصوص انگیزش کارکنان سازمان جواب این سوالات را پیدا کند:
- چرا این کارمند با وجود شرایط سخت کاری بازهم این سازمان را ترک نکرده است؟
- انگیزه این کارمند از کمک به دیگر کارمندان چیست؟
- و… .
رهبری یکی از مسئولیتهای مدیریت سازمان است؛ بنابراین به سطح سازمانی رفتار سازمانی مربوط میشود.
نتیجهگیری
در این مقاله سعی کردیم با برخی تعاریف، ایدهها و مفاهیم و دستاوردها و اهداف و ویژگی های رفتار سازمانی آشنا شویم. به خاطر داشته باشیم که مدیریت رفتار سازمانی یکشبه اتفاق نمیافتد و نیازمند زنجیرهای از مطالعات، اقدامات و اندیشهورزیها در این موضوع است.
نویسندگان: گروه تولید محتوای جریان
ویراستار: سرکار خانم ریحانه مهدوی
سلام
مطلب فوق العاده عالیی بود. به خصوص بخش سطوح تجزیه و تحلیل رفتار سازمانی رو خیلی خوب توضیح داید
ممنون از شما
سلام و ارادت
ممنون از شما دوست عزیر
خوشحالیم براتون مفید بوده
سلام و تشکر بابت مقاله کاملتون
ممکنه یک مثال رفتار سازمانی بزنید
سلام
ممکنه جواب این سوال من رو بدید؟ موضوع تعارض مربوط به کدام سطح بررسی رفتار سازمانی است
سلام و ارادت
با استناد به نظر آقای راسل ایکاف تعارض در هر سطحی از رفتار سازمانی (هم فردی و هم گروهی و هم سازمانی) ممکنه رخ بده. تعارض ممکنه بین فرد با سازمان، دو فرد در سازمان یا بین یک گروه با سازمان یا دو گروه با هم یا… اتفاق بیفته و مخصوص به یک سطح خاصی نیست.
منظور از انواع رفتار سازمانی چیه؟ میشه براش مثال بزنید؟
سلام
انواع رفتار سازمانی همون مدل هایی هست که در این مقاله بهش اشاره کردیم؛ بهعنوان مثال در رفتار منسوجشده استبدادی یا دیکتاتوری مدیر برای اشتباهات کارمندان ممکنه جریمههای سنگینی در نظر بگیره یا اونها رو توبیخ یا حتی اخراج کنه.
سلام
ممنون از مقاله جامعتون
فقط کاش کاربرد رفتار سازمانی در سازمانها رو بیشتر باز میکردید
سلام
تقریبا بهترین مقاله ای بود که درباره علم مطالعه رفتار افراد در محیط سازمانی خوندم. موفق باشید
ممنون از شما
خوشحال هستیم که براتون مفید بوده
سلام
ممنون از مقاله خوبتون
کاش همه مدیران یاد بگیرند که از مدل سیستمی استفاده کنند و با یک نگاه کل نگر و سیستمی مدیریت کنند. اون وقت تعلق خاطر کارمندی به سازمان خیلی زیاد می شه و درنهایت نفع این کار برای خود مدیر است
سلام دوست گرامی
ممنون از بازخوردتون
سلام
خیلی دنبال جواب این سوال بودم: موضوع انگیزش مربوط به کدام سطح بررسی رفتار سازمانی است
خوشبختانه توی سایت شما پیداش کردم.
ممنون از مقاله خوبتون
سلام
ممنون از همراهی شما
خوشحالیم که این مقاله برای شما مفید بوده
موفق باشید
سلام
یک سوال دارم
وقتی تنوع فرهنگی توی سازمان زیاد هست، چطور میشه این تنوع رو مدیریت کرد و در جهت افزایش بهره وری به کار بستش؟
با سلام ودرود
رفتار سازمانی زیرشاخه مدیریت منابع انسانی نیست مدیریت منابع انسانی جنبه کاربردی رفتار سازمانی می باشد.