رهبری سازمانی یکی از کلیدهای موفقیت و کامروایی سازمان است؛ به همین دلیل ما در دوره آنلاین Mba مدیربان یکی از سرفصل های آموزشی را رهبری قرار دادهایم.
راهنمای مطالعه مقاله
Toggleتعریف رهبری سازمانی چیست؟
اگر با مفهوم سازمان و انواع آن آشنایی ندارید، ابتدا مقاله سازمان چیست؟ را مطالعه کنید. با فرض اینکه شما با تعریف سازمان آشنایی کافی دارید، رهبری در سازمان به این صورت تعریف میشود:
رهبری سازمان شامل افرادی است که چشمانداز استراتژیک سازمان را تعیین، اهداف سازمانی را مشخص و چالشها را حل میکنند. رهبران موفق دارای ویژگیهای شخصیتی برجستهای هستند؛ مانند اشتیاق، اعتماد، همدلی و توانایی برقراری ارتباط شفاف با کارمندان و همسالان. این ویژگیها باعث میشود دیگران را ترغیب کنند تا بهترین عملکرد را داشته باشند.
یکی از عناصر کلیدی رهبری سازمانی موفق ترویج شیوههای اخلاقی خوب در سازمان است. یک رهبر سازمانی با تعهد به اصول اخلاقی میتواند یک فرهنگ سازمانی برای حفظ ارزشها، عملکرد صادقانه و رفتار با کرامت با افراد ایجاد کند و درواقع رفتار سازمانی را در سازمان بهبود دهد.
رهبران سازمانی همچنین افرادی هستند که اهمیت نوآوریهای فنی و روندهای تجاری را درک میکنند. بهروزبودن درزمینه فناوریهای جدید و همچنین تغییرات بازارهای جهانی، رهبران را قادر میکند تا دانش روز را با کارکنانشان به اشتراک بگذارند و شیوههای بهینهسازی را در سازمان خود پیادهسازی کنند.
تفاوت رهبری و مدیریت
اصطلاحات «رهبری» و «مدیریت» اغلب بهجای یکدیگر استفاده میشوند. درست است که بین وظایف رهبران و مدیران همپوشانی وجود دارد؛ اما تفاوتهای قابلتوجهی نیز بین آنها دیده میشود. در مقالهای که درباره تفاوت مدیریت و رهبری نوشتهایم، تفاوت مدیر و رهبر را بهطور کامل بیان کردهایم و پیشنهاد میکنیم حتما آن را بخوانید.
هدف رهبری سازمانی، ارائه چشماندازی سطح بالا برای تیم است و هدف آن ایجاد نوآوری در سازمان است؛ بهطوری که این نوآوری در درازمدت به سازمان کمک کند.
سوال همیشگی رهبران این است: چهچیزی و چرا باید تغییر کند؟ رهبران با حمایتگری و ایجاد الهام و انگیزه در کارکنان، آنها را در مسیر درست هدایت میکنند. آنها در طول مسیر همواره در حال ارزیابی هستند تا مطمئن شوند همه در مسیر درست قرار دارند؛ اما بهندرت در تصمیمگیریهای تاکتیکی دخالت میکنند.
از سوی دیگر مسئولیت مدیر، اجرای چشمانداز رهبر است. بعد از هدف گذاری و تعیین مقصد، مدیران کسانی هستند که بر مجموعه تاکتیکها برای رسیدن به هدف نظارت میکنند. این تاکتیکها شامل تعیین وظایف اعضای تیم، مطمئنشدن از هماهنگی اعضا باهم و ارائه ضربالاجلهای مناسب برای رسیدن به اهداف کوتاهمدت تیم است.
نقش رهبری در سازمان
رهبری سازمانی چیزی بیشتر از یک عنوان است. درک نقشهای مختلفی که رهبران ایفا میکنند، اهمیت زیادی دارد. رهبری ابعاد متعددی دارد. رهبری نقش مهمی در سازمان دارد و این همان چیزی است که تیمها تشنه آن هستند. رهبران قدرتمند وقتی نقشهای خود را بهدرستی ایفا میکنند، باعث میشوند تیمها بدرخشند و کارهای بزرگی انجام دهند. بهدلیل اهمیت این موضوع در اینجا ۸ نقش رهبری در سازمان را شرح میدهیم.
۱. قهرمان
یک قهرمان همیشه از افراد و سازمان خود با اشتیاق و هدفمند دفاع میکند. یک قهرمان حوزه نفوذ گستردهای دارد؛ حضور مثبتش در سراسر سازمان احساس میشود و کارهای بزرگ انجامشده توسط تیم را برجسته میکند. در مقاله تیم سازی چیست به این موضوع پرداختیم که برای داشتن تیمی موفق باید رهبر سازمانتان باشید؛ نه رئیس آن.
یک رهبر قهرمان، کار تیمی (در داخل و خارج از تیم) را تشویق و ترویج میکند، روحیه تیم را تقویت میکند و این کار باعث ترویج یک محیط کار همکاری مشترک میشود.
او توانایی خوبی در جمعآوری اطلاعات درباره تیمش دارد و آنها را با اعضای تیم به اشتراک میگذارد. هدف او برجستهکردن اتفاقات خوبی است که در سازمانش رخ میدهد.
۲. مربی (کوچ)
یک مربی همیشه بهدنبال بهبود تیم خود و الهامبخشیدن به اعضا برای دستیابی به پتانسیل آنهاست. نقش رهبری سازمان در ارائه دیدگاههای متفاوت در موقعیتهای مختلف تیم بسیار مهم است.
رهبری که نقش یک کوچ را ایفا میکند، همانند فرایندی که در کوچینگ رهبری اتفاق میافتد، بازخورد کافی میدهد و افراد را به توسعه مداوم خودشان تشویق میکند.
رهبری در سازمان توانایی خوبی در ایجاد رابطه دارد؛ بهعبارتی اثربخشی بینفردی قویای دارد و زمانیکه دیگران به حمایت نیاز دارند، در کنار آنهاست. در هر زمان و مکان که لازم باشد، در دسترس است و پشتیبانی مناسبی ارائه میدهد.
او توانایی خوبی در گوشدادن مؤثر دارد، برای تنوع افکار و سلایق ارزش قائل است، تفاوتهای موجود در طرز فکر افراد را درک میکند، از آنها قدردانی میکند و مهمتر از همه، مربیگری یکسانی ارائه نمیدهد. مربیگری او درزمینه رشد تیمی است. مربی باید منعطف باشد تا برای هریک از اعضای تیم از یک سبک منحصربهفرد استفاده کند.
۳. بولدوزر و کار راهانداز
یک بولدوزر همیشه بهدنبال راههای بهتری برای انجام کارها و سادهسازی و تمرکز روی چند انتخاب کلیدی است؛ انتخابهایی که بیشترین اهمیت را دارند. رهبر سازمانی، توانایی لازم برای کار روی عملکردها، شرکای تجاری و فناوریها را بهشیوهای مبتنی بر همکاری دارد؛ اما درعینحال خودش یک کنشگر قوی است.
او بهعنوان تسهیلکننده عمل میکند و از کارمندان خود سؤال میپرسد تا بفهمد چه موانعی بر سر راه موفقیت سازمان وجود دارد. او مسائلِ سخت را حل و تلاش میکند تا آنها را بهموقع حل کند. یک بولدوزر راه را برای تیم هموار میکند تا اعضای تیم بتوانند راحتتر به هدف برسند.
۴. رابط افراد داخل و خارج سازمان
یک رابط، شبکه گستردهای از افراد داخلی و خارجی دارد؛ شبکهای که میتوان از آنها برای حل مشکلات استفاده کرد. رابط میتواند چیزهایی را به هم وصل کند که دیگران آنها را مرتبط نمیدانند. رهبری سازمان تقریباً در هر بحثی رویکرد متفاوتی دارد و بهطور فعال کمک میکند تا تیمهایشان به افراد مناسب برای پروژهها متصل شوند.
رهبر سازمان تفکر انتقادی قویای دارد و میتواند اطلاعات را جمع و تجزیه و تحلیل کند؛ همچنین میتواند به تیم خود کمک کند تا با برقراری ارتباط با افراد دیگر به نتیجه درستی برسند؛ افرادی که مجموعه مهارتها یا دانش خاصی دارند.
امروزه مشکلات و چالشهای سازمانی بهطور فزایندهای رو به افزایش است و راهحل مشکلات پیچیده، استفاده از قدرت محاسباتی و تفکر انتقادی قوی است؛ بهعبارتی شما بهعنوان یک رهبر باید به تیم خود کمک کنید تا از مجموعه گسترده و متنوعی از افراد و متخصصان استفاده کنند. یک رهبر در سازمان باید همیشه به تیمش کمک کند تا شبکههایش را توسعه دهد.
۵. مدیر
یک رهبر در سازمان نقش مدیر را هم باید داشته باشد. همانطورکه در تعریف مدیریت گفتیم، یک مدیر موفق، مجموعهای از پروژهها، تکالیف و نقشها را برای تیم اولویتبندی میکند. او در تعیین ضربالاجلها، وظایف و استانداردهای واقعبینانه مهارت دارد؛ همچنین بهطور مناسب جدولهای زمانی را به اشتراک میگذارد که باعث انعطافپذیری در نحوه انجام کار میشود. اگر مایلید درباره تعریف مدیریت و جایگاه مدیر در سازمان بیشتر بدانید، مطالعه مقاله را از دست ندهید.
رهبر سازمانی، شجاعت گرفتنِ تصمیمات سخت را دارد و درواقع به مهارت تصمیم گیری در سازمان مجهز است. او سازمان را بهینهسازی میکند و با مدیریت ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای کار و پروژه برای سازمان، به افراد کمک میکند تا به اهداف استراتژیک سازمان برسند.
۶. روشنبین
یک رهبر روشنبین، مسیر حرکت یک کسب و کار را پیرامون یک چشم انداز روشن تدارک میبیند. موجب شور و اشتیاق میشود و توانایی خوبی برای هدایت سازمان به وضعیت مطلوب آینده دارد.
او چشمانداز شرکت و کسبوکار را به برنامههای عملی تبدیل میکند؛ همچنین باعث ایجاد توانمندی در دیگران در تعیین و دستیابی به اهدافی میشود که در راستای چشمانداز سازمان هستند.
رهبری سازمان، تفکری استراتژیک دارد و میتواند سازمان را متقاعد کند و بر آن تأثیر بگذارد. او در مهارتهای مدیریت تغییر، قوی است. یک رهبر روشنبین، چشمانداز قانعکنندهای از آینده ایجاد میکند و سپس سازمان را از طریق مدیریت تغییر و کسب و ارتقای مهارتهای موثر، بهسمت آن چشمانداز هدایت میکند.
۷. توسعهدهنده
یک توسعهدهنده با تیمهای خود برای توسعه کارکنان تعامل میکند و مشوق رشد و یادگیری مستمر است. او بهطور مشترک با اعضای تیم کار میکند تا مطمئن شود آنها برنامههای توسعه قوی دارند.
رهبری سازمانی، در برابر عملکرد منصفانه و سازنده بهموقع بازخورد میدهد و همیشه توصیههای عملی برای رشد و توسعه مستمر کارکنان دارد.
۸. محرک
یک محرک، جوی ایجاد میکند که باعث ترغیب تیم به دستیابی به سطوح بالاتر میشود. محرکبودن یک ویژگی هدفگرا است که به فرد کمک میکند تا به اهداف خود دست یابد. رهبری در سازمان، مشارکتها و ایدههای تیم را به رسمیت میشناسد و در صورت نیاز از آنها تمجید میکند.
او بهطور معمول از اعضای تیم تشکر میکند. یک مدیر انگیزهدهنده، با داشتنِ نگرشی مثبت به اعضای تیم به آنها کمک میکند؛ همچنین آنچه را که هریک از آنها برای پروژه و تیم انجام میدهند، درک و تشخیص میدهد.
یک رهبر محرکی است که باعث ایجاد و رهبری تیمی منسجم میشود، مشوق استقلال است و به دیگران اعتماد دارد. رهبری سازمان، به تیمش کمک میکند تا پرانرژی و الهامبخش باقی بماند.
وظایف رهبری سازمان
شما بهعنوان یک رهبر وظایف مختلفی در سازمان دارید و مسئولیت سنگینی بر عهده شماست. در ادامه به بعضی از مهمترین وظایف رهبری سازمان اشاره میکنیم.
-
ایجاد اعتماد
اعتماد یک خیابان سهطرفه است:
- باید بتوانید به تکتک اعضای تیم خود اعتماد کنید؛
- آنها نیز بهنوبه خود باید بتوانند به شما اعتماد کنند؛
- اعضای تیم باید به یکدیگر اعتماد کنند.
پس بهعنوان یک رهبر با ایجاد فرصتهای منظم و مداوم تیمسازی، زمینه موفقیت را فراهم کنید. شما میتوانید با پروژههای کوچکی شروع کنید که شامل تیمهای دو و سهنفره است و در زمان مناسب، اندازه تیم و دامنه پروژههای اختصاص داده شده را گسترش دهید.
هرگز اعتماد تیم خود را با تعیین تکلیف فراتر از سطح مهارت آنها به خطر نیندازید. این اشتباه، تیم را در معرض شکست قرار میدهد و میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به رابطه شما وارد کند.
-
برقراری ارتباط با اهداف و چشماندازها
بهعنوان رهبری سازمان، باید مثل یک الگو عمل کنید. شما نماینده شرکت و چشمانداز آن هستید. باید این چشمانداز را به کارمندان خود منتقل کنید و بارهاوبارها به آنها نشان دهید چه چیزی باعث میشود، هر روز سر کار آمدن، با ارزش باشد.
همه ما میخواهیم مشارکت معناداری در موفقیت سازمان داشته باشیم و اگر اینطور فکر نکنیم، نمیتوانیم تأثیر مثبتی بر کارمندان خود بگذاریم. اگر اهداف و چشماندازهای شرکت را بهطور واقعی و شفاف بیان کنید، به کارکنان کمک میکنید تا انگیزه بیشتری برای ارائه ایدههای خود داشته باشند؛ این امر میتواند کل تیم را به جلو حرکت دهد.
به کارکنانتان فرصت دهید تا پیشنهادات خود را آشکارا بیان کنند. به اینترتیب از یک طرف قدردانی خود را به آنها منتقل میکنید و از طرف دیگر باعث ایجاد یک روحیه تیمی منحصربهفرد در آنها میشوید.
-
برانگیختن انگیزه
همیشه شرایطی در شرکت وجود دارد که در آن انگیزه کارمندان کاهش مییابد که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. مشکلی که ممکن است پیش بیاید این است: کارمندان در چنین شرایطی احساس میکنند بهاندازه کافی جدی گرفته نمیشوند.
در رهبری سازمانی وظیفه شما این است در چنین شرایطی سریع عمل کنید؛ با آنها همدلی کنید و کارمندان موردنظر را به یک جلسه شخصی دعوت کنید. در این جلسه به صحبتهایشان گوش و به آنها پاسخ دهید.
برای جلوگیری از کاهش انگیزه، اولین اقدام، برگزاری جلسات منظم بازخورد است. صریح با کارمندان خود صحبت کنید، وضعیت کنونی آنها را دریابید و از پرسیدن اینکه دوست دارند چه چیزی را تغییر دهند، نترسید. این اقدام به آنها نشان میدهد که برای نظر آنها ارزش قائل هستید و نگرانیهایشان را جدی میگیرید.
-
ایجاد فضای کاری دلپذیر
در محیطهای کاری هرازگاهی درگیریهایی رخ میدهد. این مسئله کاملاً طبیعی است و لزوماً اتفاق بدی نیست. حتی گاهی اوقات اختلافات میتوانند شرکت را به جلو ببرند؛ زیرا نشان میدهند هنوز جایی برای پیشرفت وجود دارد.
بااینحال در هنگام بروز اختلاف هرگز مشاجره نکنید. وظیفه شما بهعنوان رهبری سازمان این است: مطمئن باشید این اتفاق، ادامهدار نیست. تعارضات حلنشده، مثل سم برای فضای کار و بهرهوری عمل میکنند و یک رهبر خوب باید به مدیریت تعارض سازمانی مسلط باشد.
به کارمندان نشان دهید که بهدنبال مقصر نمیگردید. مهمترین موضوع پیداکردن راهحلی است که همه افراد درگیر بتوانند با آن کنار بیایند. شما باید راه را برای ایجاد یک فضای کاری دلپذیر هموار کنید.
-
ایجاد خودکارآمدی
اعضای تیم باید بدانند شما به تواناییهای آنها برای تکمیل یک کار اطمینان دارید. آنها نیز بهنوبه خود باید در رسیدن به هدف شما احساس امنیت کنند.
اگر کارمندی نسبت به نقش خود در تیم احساس ناراحتی میکند، او را با فردی با عملکرد بالا جفت کنید. این استراتژی میتواند به افزایش اعتمادبهنفس افرادی کمک کند که هنوز به خودکارآمدی دست نیافتهاند.
خودکارآمدیِ اعضای تیم بر انتخابهای آنها هنگام کار و همچنین سرسختی آنها در هنگام بروز مشکلات تأثیر میگذارد. وظیفه شما در نقش رهبر سازمانی این است که ترسها و موانع موفقیت کارکنان را کشف کنید و نگرانیهای آنها از جمله کمرویی، خودآگاهی، مهارتهای ارتباطی ضعیف، ترس از درگیری، صبورنبودن یا دوستنداشتن سایر اعضای تیم را کاهش دهید.
-
ایجاد ساختارهای پشتیبانی
هر شرکت فعال به ساختارهایی نیاز دارد. البته مهم است که به همه کارکنان این فرصت داده شود تا ایدههای خود را به اشتراک بگذارند. این به این معنی نیست که هرکسی باید راه خود را برود. ابتکار شخصی نیز به چارچوب خاصی نیاز دارد تا ساختار شرکت از بین نرود.
فرآیندهای سازماندهیشده، ثبات را فراهم میکنند و همه کارکنان دقیقاً میدانند که در کجا ایستادهاند و وظایفشان چیست.
-
ارزیابی خود
شما الگوی تیم خود هستید. طبیعتاً میخواهید جدی گرفته شوید. مهم نیست چه ارزشها و دیدگاههایی دارید و آنها را به کارکنانتان منتقل میکنید؛ اما اگر مطابق آن ارزشها رفتار نکنید، هیچوقت جدی گرفته نمیشوید. بنابراین همواره رفتار خود را زیر سوال ببرید.
از خود بپرسید آیا تمام قوانینی را که تعیین کردهاید، رعایت میکنید؟ آیا طبق فلسفه شرکت عمل میکنید؟ آیا ممکن است بر موقعیت برتر خود تکیه کنید و قوانین را زیر پا بگذارید؟
نتیجهگیری
در این مقاله رهبری سازمان را معرفی کردیم و از نقش و وظایف رهبری در سازمان سخن گفتیم. همچنین تفاوت رهبری و مدیریت را بیان کردیم. در دنیای تجارت امروزی که بهسرعت در حال حرکت است، هر فرد حرفهای به مهارتهای رهبری سازمانی خوب نیاز دارد. رهبران خوب برای شرکتها و کسبوکارها الگو هستند، به کارکنان انگیزه میدهند، آنها را مطلع نگه میدارند، از آنها حمایت میکنند، بازخورد ارزشمند ارائه میدهند و برای آنها الهامبخش هستند.
سوالات متداول درباره رهبری سازمانی
رهبری سازمان فرد یا افرادی هستند که چشمانداز استراتژیک سازمان را تعیین، اهداف سازمانی را مشخص و چالشهای پیش رو در مسیر اهداف را حل میکنند.
وظیفه رهبر سازمان ارائه چشم انداز استراتژیک سازمان است و با الهام و انگیزهبخشی در کارکنان آنها را در مسیر اهداف سازمانی هدایت میکند؛ درحالیکه وظیفه مدیر اجرای چشم اندازی است که رهبر تعیین کرده است.
سلام
مرسی از مقاله خوب و کاملتون
من همیشه مطالب سایت شما رو پیگیری می کنم و می خونم.
من با مبحث مربیگری آشنایی دارم و در این زمینه فعالیت می کنم. مقاله تون رو خوندم و برام جالب بود که بین کوچ و رهبر شباهت های زیادی وجود داره. مهارت های گوش دادن فعال و باز خورد دادن و تبریک و تشکر و قدردانی ویژگی ها و مهارت های کلیدی یک کوچ هست.
سلام و عرض ادب
ممنون از شما
خوشحالیم این مطلب برای شما مفید بوده
سلام
خیلی عالی و کامل بود
ممنون از سایت خوبتون. من همیشه مقالات شما رو می خونم و کلی چیزی یاد می گیرم
موفق باشید
سلام و عرض ادب
ممنون از همراهی شما که باعث افتخار ماست
موفق باشید
مقاله خوبی بود
البته اگه درباره تفاوت های مدیر و رهبر بیشتر توضیح می دادید، خیلی خوب بود
سلام و سپاس
انشاءالله در مقالات بعدی یک مقاله مجزا درباره تفاوتهای مدیر و رهبر منتشر میکنیم
به سایت مدیربان در آینده بازهم سر بزنید
ممنون از شما
سلام
کلا فلسفه رهبری چیست؟ چرا اینقدر درباره اهمیتش در موفقیت سازمان حرف زده میشه؟
سلام من کوچ هستم. مقاله خوبی بود. این جمله از سایمون سینک رو هم به مقالهتون اضافه کنید: هنر کیفیت رهبری رو در سولاتی که میپرسه باید سنجید نه در پاسخهایی که میده. اینجا بازهم اهمیت داشتنِ مهارت پرسشگری خودش رو نشون میده که یکی از مهارتهای مربیگری ست
سلام دوست عزیز
ممنون از بازخوردی که دادید.
بله مهارتهای کوچینگ در همه زمینهها و در بهبود کیفیت ارتباطات ما نقش مهمی داره.
مقالات مدیریتی تون بسیار عالی و آموزنده هست. براتون آرزوی موفقیت می کنم
ممنون از شما
خوشحالیم که براتون آموزنده بوده.