تعریف مدیریت چیست و مدیر کیست؟

تعریف مدیریت چیست؟

مدیریت چیست؟ مدیریت هنر انجام دادن کارها به‌وسیله دیگران است. تعریف مدیریت به‌صورت دقیق عبارت است از گرد هم آوردن افراد برای دستیابی به اهداف و مقاصد موردنظر، به کمک استفاده بهینه از ابزار و منابع موجود. منابع مورد استفاده توسط مدیریت در این راستا عبارت‌اند از: نیروی انسانی، منابع مالی و اقتصادی، منابع و تجهیزات تکنولوژیک و منابع طبیعی. مدیریت در یک سازمان شامل فرایندهای برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل در جهت رسیدن به هدف و مقصدی واحد است. در اینجا توضیحی مختصر درباره معنی مدیریت دادیم و در ادامه مقاله به این سوال مهم پاسخ می‌دهیم که مدیریت چیست و مدیر کیست؟

تعریف مدیریت چیست؟

واقعیت این است که ارائه دادن «مفهوم و معنی مدیریت» به‌طور دقیق کار بسیار پیچیده‌ای است. علت این پیچیدگی این است که هریک از متخصصین رشته‌های مختلف، به مدیریت با عینک رشته خودش نگاه می‌کنند و تعریف جدیدی را ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، اقتصاددان‌ها مدیریت را علمی برای استفاده بهینه از منابعی چون زمین، نیروی انسانی و سرمایه‌های اقتصادی می‌دانند.

 بوروکرات‌ها مدیریت را ابزاری برای دستیابی به قدرت اقتصادی می‌دانند و جامعه‌شناسان مدیران را به‌عنوان جزئی از طبقات جامعه مورد بررسی قرار می‌دهند. با وجود تعاریف مختلف از Management باید بگوییم که هدف اصلی مدیریت ایجاد محیطی مثبت و سازنده در سازمان است که به کارکنان اجازه می‌دهد کارآمد و مولد باشند.

مقاله پیشنهادی ما برای مطالعه: مشاوره مدیریت چیست؟

یکی از نیازهای اصلی مدیران و صاحبان کسب و کار آموزش دیدن در مهارت‌آموزی در حوزه مدیریت است. شرکت در دوره Mba آنلاین بهترین فرصت یادگیری مهارت‌های مدیریتی است.

تعریف مدیریت از دیدگاه صاحبنظران

در این بخش می‌خواهیم به تعریف مدیریت از دیدگاه صاحبنظران بپردازیم و به تعریف از مدیریت از نظر بزرگان آشنا شویم. با ما همراه باشید.

 جورج آر تری: (۱۸۷۷ – ۱۹۵۵)

 مدیریت فرایندی است که از برنامه‌ریزی، سازماندهی، اجرا و کنترل تشکیل شده است. این فرایند جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین‌شده استفاده می‌شود.

 هارولد کونتز: (۱۹۰۹-۱۹۸۴)

 مدیریت هنر انجام کارها از طریق دیگران در گروه‌های رسمی سازمان‌یافته است. مدیریت هنر تنظیم کردن کار فردی هریک از افراد با هدف کلی سازمان است.

فردریک وینسلو تیلور: (۱۸۵۶ – ۱۹۱۵)

 مدیریت هنر این است که ابتدا مشخص کنید چه کاری را می‌خواهید انجام دهید و سپس آن کار را به بهترین و ارزان‌ترین راه ممکن به انجام برسانید.

تعریف مدیریت از دیدگاه پیتر دراکر: (۱۹۰۹ – ۲۰۰۵)

 مدیریت فرایندی است که در آن هدف و مقاصد یک گروه، مشخص و شفاف و سپس انجام می شود.

مری پارکر فولت: (۱۸۶۸ – ۱۹۳۳)

 مدیریت هنر انجام کارها از طریق افراد دیگر است.

مدیر کیست؟ (تعریف مدیر)

 مدیران نقش مهمی را در موفقیت کلی یک شرکت ایفا می کنند. آن‌ها مسئول کنترل و هدایت اعضای سازمان در مسیر دستیابی به اهداف سازمانی هستند. درواقع مدیر، یکی از اعضای سازمان است که نقش رهبری سایر اعضا را به عهده می‌گیرد و گروهی از اعضای سازمان را مدیریت می‌کند. اغلب مدیرها، مسئول یک بخش خاص در شرکت هستند. البته وظایفی نظیر تصمیم گیری و نظارت در میان همه مدیران مشترک است.

مسئول کنترل و هدایت اعضای سازمان در مسیر دستیابی به اهداف سازمانی هستند
مدیر واقعی کیست

اغلب مدیران، حلقه رابط میان کارکنان یک شرکت با مدیران ارشد سازمان هستند برای اینکه بهتر با نقش مدیر در سازمان آشنا شوید، در اینجا به چند مورد از فعالیت‌های مختلف مدیریتی در سازمان‌ها اشاره می‌کنیم:

  • شفاف و مشخص کردن اهداف سازمان؛
  • طراحی یک برنامه جهت دستیابی به اهداف؛
  • به‌کارگیری استراتژی‌هایی جهت افزایش عملکرد، بهره‌وری و کارایی؛
  • کنترل فعالیت‌های کارکنان در چارچوب سیاست‌ها و مقررات سازمان؛
  • نظارت بر تقسیم عادلانه بودجه و سطح بهره‌وری هزینه‌های صورت‌گرفته در سازمان؛
  • کشف نیاز یا نارضایتی‌های احتمالی مشتریان و برنامه‌ریزی جهت رفع آن‌ها؛
  • آموزش کارکنان.

تفاوت مدیریت و رهبری

در این بخش می‌خواهیم درباره تفاوت رهبر و مدیر در سازمان خلاصه‌وار صحبت کنیم. هرچند در مقاله تفاوت مدیر و رهبر به‌طور کامل به تفاوت این دو موضوع پرداخته‌ایم و مطالعه آن را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

  • مدیریت شامل کنترل مجموعه‌ای از افراد و منابع جهت دستیابی به یک هدف است؛ اما هدف از رهبری سازمانی، تاثیرگذاری و انگیزه بخشیدن به افراد است برای اینکه خودشان تمایل پیدا کنند در موفقیت سازمان خودشان مشارکت فعال داشته باشند.
  •  رهبران همیشه به این فکر می‌کنند که سازمانشان کجاست؟ به کجا می‌خواهد برود و چگونه می‌توانند با مشارکت تیم خود به آنجا برسند؟” اما مدیران برای دستیابی به اهدافشان روی فعالیت‌هایی نظیر بودجه‌بندی، برنامه‌ریزی اجرایی، تقسیم وظایف و سازماندهی تمرکز می‌کنند.
  • رهبران برای هم‌سو کردن همه افراد با هدف سازمان تلاش می‌کنند تا اینکه چگونگی انجام کار را به آن‌ها منتقل کنند؛ درحالی‌که مدیران اهداف طولانی‌مدت را به کارهای کوچک تر تقسیم و چگونگی کار را برای هر فرد مشخص می‌کنند.
  • رهبران همیشه می‌پرسند: «چه چیزی؟ چرا؟» درحالی‌که مدیران اغلب می‌پرسند: «چه زمانی؟ چگونه؟». اگر فعالیتی مطابق برنامه پیش نرود و شکستی صورت بگیرد، این رهبر است که می‌پرسد: «چرا این اتفاق افتاد؟ ما از این اتفاق چه درسی می‌گیریم؟» درحالی‌که مدیران به ارزیابی و تحلیل شکست‌ها ملزم نیستند؛ آن‌ها فقط وظایف و اهداف شرایط موجود را مشخص و جهت انجام شدن آن‌ها برنامه‌ریزی و اقدام می‌کنند.
  •  مدیر یک نقش سازمانی است که به یک شغل خاص در سازمان اشاره دارد؛ درحالی‌که رهبری در سازمان در نتیجه اقدامات شما ظاهر می‌شود. اگر شما بتوانید دیگران را تشویق کنید تا بهترین عملکرد خودشان را داشته باشند، شما رهبر هستید؛ بنابراین ممکن است یک نفر با وجود اینکه مدیر یک سازمان نیست، در آن سازمان نقش رهبری پیدا کند.

دلایل ضرورت مدیریت در سازمان

مدیر در سازمان نقشی حیاتی ایفا می‌کند و مدیریت کارامد توسط مدیران دستاوردهای سازمانی و فردی (برای پرسنل) زیادی به همراه خواهد داشت. در ادامه این بخش به دلایل اهمیت مدیریت در سازمان به‌طور خلاصه می‌پردازیم:

  • مدیریت درست و حرفه ای سازمان را به محیطی پویا و هم‌سو با تغییرات بازار و صنعت تبدیل می‌کند. راکد نبودن سازمان یکی از عواملی است که باعث می‌شود کسب‌وکار از رقبا عقب نمانده و حتی از آن‌ها سبقت بگیرد.
  • ازآنجایی‌که مدیریت شامل برنامه‌ریزی، استخدام، کنترل، رهبری و… است، به رشد و بهره‌وری سازمان کمک زیادی می‌کند.
  • مدیریت درست و اصولی می‌تواند زمینه رشد و توسعه فردی و شغلی کارکنان سازمان را فراهم کند. رضایت شغلی پرسنل نقشی کلیدی در موفقیت‌های سازمان و تحقق اهداف آن دارد.
  • هر سازمانی برای اینکه حرفی در صنعت خود داشته باشد، باید استراتژی‌های مشخصی داشته باشد. مدیران نقشی کلیدی در توسعه استراتژی‌های سازمان خود دارند و همین امر باعث محقق شدن اهداف سازمانشان خواهد شد.
  • شاید بتوان گفت اگر اقتصاد هر جامعه‌ای حل شود، بسیاری از مسائل و مشکلات آن جامعه حل خواهد شد. هر سازمان به‌عنوان یک جامعه کوچک مسئولیت بزرگی در این مسیر به عهده دارد و مدیر سازمان در راس اجرای این مسئولیت‌هاست.

سطوح مدیریت کدام است؟

 به‌صورت‌کلی می‌توان سطوح مدیریت را به سه سطح مدیران پایین‌رده، میان‌رده و بالارده تقسیم کرد. در بعضی از سازمان‌های کوچک ممکن است یک مدیر وظایف تمام سطح مدیریتی را به عهده بگیرد؛ درصورتی‌که در سازمان‌های بزرگ شاهد چندین مدیر برای هر سطح هستیم. در اینجا به وظایف مدیران هریک از این سه سطح اشاره می‌کنیم:

سلسله مراتب مدیران در سازمان
سلسله‌مراتب مدیریتی در سازمان

مدیران بالارده یا ارشد

مدیران بالارده معمولاً در جایگاه مدیرعامل یا هیئت‌مدیره مشغول به کار هستند. این مدیران خط مشی کلی سازمان را تعیین می‌کنند و تصمیمات آن‌ها بر کل اجزای سازمان اثر می‌گذارد؛ اما آن‌ها ارتباط مستقیم با مشتریان و کارکنان ندارند و بیشتر به امور اداری و استراتژیک سازمان مشغول هستند.

مدیران میان‌ده

 مدیران میانی دارای نقش‌های اجرایی در سازمان هستند. این مدیران حلقه رابط میان مدیران بالارده و همچنین مدیران پایین‌رده هستند. مدیران میانی معمولاً به یک یا چند مورد از این پنج حوزه در سازمان خودشان رسیدگی می کنند:

  • امور مالی و حسابداری؛
  • مدیریت منابع انسانی؛
  • واحد تولید یا خدمات؛
  • تحقیق و توسعه؛
  • بازاریابی مدیران.

مدیران پایین‌رده

 مدیران پایین‌رده عمدتاً نقش نظارتی دارند. این مدیران با عناوینی مانند سرپرست شیفت، مدیر شعبه یا سرپرست تیم شناخته می‌شوند. این رده از مدیران بیشترین ارتباط را با کارکنان دارند؛ اما نقش چندانی در تصمیم‌گیری‌های کلان و تعیین خط مشی کلی سازمان ندارند.

سبک های مدیریتی

 مدیر برای هدایت تیم خود در مسیر دستیابی به اهداف سازمانی می‌تواند از روش‌ها و ابزارهای گوناگونی استفاده کند. روشی که مدیر انتخاب می‌کند، تاثیر مستقیمی بر میزان بازدهی سازمان او دارد. مسلماً کارمندان در مقابل روش‌های مختلف، بازخوردهای متفاوتی خواهند داشت. در این قسمت پنج سبک اصلی مدیریت را به شما معرفی می‌کنیم. شناخت سبک های مدیریت به شما کمک می‌کند تا در شرایط گوناگون مناسب‌ترین سبک مدیریتی را انتخاب کنید.

  • سبک مدیریتی آمرانه

مدیران اقتدارگرا تمایل دارند بدون بازخورد گرفتن از دیگران، خودشان به‌تنهایی برای سازمان تصمیم بگیرند
مدیران دیکتاتور چه خصوصیتی دارند؟

مدیران اقتدارگرا تمایل دارند بدون بازخورد گرفتن از دیگران، خودشان به‌تنهایی برای سازمان تصمیم بگیرند. این رویکرد در مواقعی می‌تواند مفید باشد که به واکنش سریع نیاز دارید و زمانی برای بحث باقی نمانده‌ است؛ اما اگر به‌صورت بلندمدت یا دائمی از این روش استفاده کنید، به افت چشم‌گیر نوآوری در سازمان منجر می‌شود.

  • سبک مدیریتی مربی‌گری

 مدیرانی که از سبک مدیریتی مربی‌گری استفاده می‌کنند، سعی می کنند پتانسیل‌های درون هریک از کارکنان را کشف و به شکوفا شدن آن‌ها کمک کنند. در این سبک از کارکنان سازمان درباره موضوعات مختلف بازخورد گرفته می‌شود. 

این سبک مدیریتی به شکل‌گیری تیم‌های قوی و ایجاد حس راحتی برای کارکنان در سازمان کمک می‌کند. البته باید در نظر داشت که بعضی از کارکنان در این روش دچار غفلت می‌شوند و برای بهره‌وری و کارایی بیشتر به سبک‌های مدیریتی نیاز آمرانه دارند.

  • سبک مدیریتی دموکراتیک

سبک مدیریتی دموکراتیک، برخلاف سبک مدیریتی آمرانه معتقد است که همه کارکنان باید در تصمیم‌گیری های سازمانی مشارکت فعال داشته باشند. مدیران دموکراتیک برای آموزش، توانمندسازی و انگیزه بخشیدن به کارکنان اهمیت ویژه‌ای قائل می‌شوند.
این مدیران معتقد هستند که داشتن ایده‌های متعدد خیلی بهتر از داشتن چند ایده محدود است. البته باید در نظر داشته باشیم که در نظر گرفتن ایده‌ها و پیشنهادهای همه افراد می‌تواند تا حدود زیادی زمان‌بر باشد و در همه موقعیت‌ها استفاده‌شدنی نیست.
 
  • سبک مدیریتی تحول‌آفرین

 اولویت اول مدیران در سبک مدیریتی تحول آفرین، ایجاد نوآوری و رشد در سازمان است. این مدیران سعی می‌کنند همه شرایط مطلوب کارمندان جهت کشف ایده‌های جدید را فراهم کنند؛ به همین دلیل اغلب کارکنانی که مدیران تحول‌آفرین دارند، به کار خود متعهد و در محیط کار شاد هستند؛ البته آن‌ها باید بتوانند خودشان را با تغییرات ناگهانی حاصل از تصمیمات تحول آفرینانه نیز وفق بدهند.

  • سبک مدیریتی چشم‌انداز‌گرا

 یک مدیر چشم‌اندازگرا اطمینان پیدا می‌کند که هریک از اعضای سازمان چشم‌انداز شرکت را درک کرده‌اند و در جهت یک هدف مشترک حرکت می‌کنند.

در این سبک مدیریتی، مدیران به‌دنبال برقراری ارتباط عالی با اعضای سازمان هستند و برای اینکه بتوانند به‌طور موثر چشم‌انداز را اجرا کنند، استقلال زیادی به اعضای سازمان می‌دهند.

آشنایی با اصول مدیریت

دانستن اصول مدیریت کسب و کار به مدیران کمک می‌کند تا بفهمند چگونه باید یک سازمان را اداره کنند؛ به‌عبارتی می‌توان گفت اصول مدیریت نقشه راه مدیران برای اقدام و عمل است. یادگیری صحیح اصول مدیریت به مدیران کمک می‌کند تا در هر شرایطی بهترین تصمیم ممکن را بگیرند.

اصول 5گانه مدیریت
اصول مدیریت

اصول پنج‌گانه مدیریت عبارتند از:

۱. برنامه‌ریزی

منظور از برنامه‌ریزی، انتخاب اهداف شفاف و طراحی استراتژی مناسب جهت دستیابی به این اهداف با کمترین هزینه ممکن و باتوجه‌به منابع موجود است. در مقاله مدیریت برنامه ریزی به‌طور کامل درباره برنامه ریزی مدیریتی صحبت کرده‌ایم و پیشنهاد می‌کنیم آن را بخوانید.

۲. سازماندهی

 سازماندهی به‌معنای طراحی سیستم و ساختاری است که به کمک آن اعضای سازمان بتوانند با یکدیگر همکاری کنند و در جهت دستیابی به اهداف سازمانی گام بردارند.

۳. هدایت

مجموعه اقدامات رهبری شامل بیان چشم‌انداز، ایجاد انرژی و انگیزه در کارکنان و الهام بخشیدن به آن‌ها با استفاده از بینش، نفوذ و مهارت‌های ارتباط موثر است.

۴. استخدام

به کار گماردن و استخدام یکی از اصول مدیریت است

 یکی از مهم‌ترین اصول مدیریت، استخدام افراد موجه و قرار دادن آن‌ها در مناسب‌ترین جایگاه سازمانی است.

۵. کنترل

آخرین اصل از اصول مدیریت، اصل ارزیابی و کنترل است. مدیران موظف‌اند معیارهای مشخص و عینی برای ارزیابی میزان موفقیت اقدامتشان داشته باشند.

انواع مدیریت و مشاغل مدیریتی

 در سازمان‌های مختلف، طیف گسترده‌ای از انواع سمت های سازمانی و مدیریتی وجود دارد. از سمت‌های مدیریتی پایین رده مانند سمت‌های سرپرستی شیفت گرفته تا سمت‌های مدیریتی میان‌رده مانند مدیر فروش، مدیر تحقیق‌وتوسعه و مناصب مدیریتی بالارده مانند مدیریت ارشد.

در کسب‌وکارهای کوچک معمولا یک نفر در حوزه‌های مختلف مدیریت سازمان را به عهده دارد؛ اما وقتی ابعاد سازمان و کسب‌وکار برزگ می‌شود، برای مدیریت بهینه سازمان، باید سمت‌های مدیریتی مختلفی در نظر گرفت و مسئولیت هر واحد را به یک فرد متخصص در آن حوزه سپرد؛ سمت‌هایی که به‌طور مختصر در این بخش فهرست می‌کنیم و در مقاله انواع مدیریت به‌طور کامل به آن‌ها پرداخته‌ایم.

مهم‌ترین سمت‌های مدیریتی در سازمان عبارت‌اند از:

  • مدیر منابع انسانی؛
  • مدیر فروش؛
  • مدیر بازاریابی؛
  • مدیر پروژه؛
  • مدیر عملیات؛
  • مدیر روابط عمومی؛
  • مدیر کنترل کیفیت محصولات و خدمات؛
  • مدیر مالی؛
  • مدیر سیستم‌های اطلاعاتی؛
  • و… .

بعضی از مهارت های مدیریت عمومی بوده و برای انواع مدیران در سازمان مشترک است و بعضی دیگر کاملا تخصصی؛ زیرا همان‌طورکه می‌دانید مدیریت به‌طورکلی یک تعریف مشخص دارد و براساس آن وظایف یک فرد به‌عنوان یک مدیر در سازمان تعریف‌شده است.

سخن پایانی

در این مقاله درباره معنی و مفهوم و تعریف مدیریت صحبت کردیم و به سوال مدیریت چیست و مدیر کیست پاسخ دادیم. مدیریت یک مفهوم بی‌انتهاست و یک مدیر برای اینکه موفق باشد، باید از ابزارهای موجود استفاده کرده و مرتب در حال برنامه‌ریزی برای کسب و کار خودش باشد.

سوالات متداول

مدیریت به معنی گردآوری افراد برای دستیابی به اهداف و مقاصد موردنظر است؛ به کمک استفاده بهینه از ابزار و منابع موجود. منابع مورد استفاده توسط مدیر در این راستا عبارت‌اند از: نیروی انسانی، منابع مالی و اقتصادی، منابع و تجهیزات تکنولوژیک و منابع طبیعی.

مهم‌ترین سبک های مدیریت عبارتند از: سبک مدیریتی آمرانه، مربی‌گری، دموکراتیک، تحول‌آفرین و چشم اندازگرا. تمام این سبک‌ها را در این مقاله توضیح داده‌ایم

۴.۷/۵ - (۳ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *