قبل ار پرداختن به هر مفهومی لازم است که بدانیم چرا میخواهیم به آن موضوع بپردازیم. سپس تفاوتهای آن را با مفاهیم مشابهش بدانیم. هدف هم از این قاعده مستثنا نیست. برای همین در ابتدای این مقاله ابتدا به اهمیت و ضرورت هدف گذاری میپردازیم و پس از اینکه منظور از هدف گذاری چیست را فهمیدیم، تفاوت هدف با مفاهیم مشابه آن را بیان میکنیم.
راهنمای مطالعه مقاله
Toggleضرورت و اهمیت هدف گذاری
«چرا باید هدف گذاری کنیم؟» تابهحال به جواب این سؤل فکر کردهاید؟ اگر قرار بود همه به تمام خواستهها و اهدافشان بدون هیچ طرح و برنامهای برسند، پس دیگر مطرحکردن هدف گذاری و برنامه ریزی موثر معنایی نداشت. متأسفانه افراد نمیتوانند به خواستهها و اهدفشان برسند و معمولاً یا وقت کم میآورند یا خودشان کم میآورند؛ زیرا درگیر عوامل و موانعی هستند؛ ازجمله: پراکندگی، نداشتنِ مدیریت زمان، بیهدفبودن، ننوشتنِ کارها، نداشتنِ عزت نفس و اعتمادبهنفس، ناتوانی در حل مسأله و… .
برنامه ریزی ابزاری است که به ما کمک میکند تا برای رسیدن به اهدافمان اقدام کنیم و روی اهدافمان متمرکز شویم. تعهد ما را در مسیر رسیدن به اهدافمان بیشتر میکند و از هدررفتن زمان ما در طول روز جلوگیری میکند.
اگر بخواهیم اهمیت و ضرورت هدفگذاری را برای انسان توضیح بدهیم، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- ماهیت وجودی انسان طوری است که نمیتواند هدف نداشته باشد. تمام موجودات هستی از یک موجود کوچک و مشمئزکننده گرفته تا حتی جزرومد دریا که پدیدهای طبیعی است، زندگیِ هدفمندی دارند و بهدنبال ایفای نقش در جهان هستند؛ بنابراین دور از شأن انسان است که بدون هدف در این جهان زندگی کند؛
- ازآنجاییکه ۷ میلیارد انسان روی کرۀ زمین خواسته یا ناخواسته، خودآگاه و ناخودآگاه هدفی دارند، غیرطبیعی است که تنها یک نفر هیچ هدفی نداشته باشد؛ بنابراین هدفمندی جزء جدانشدنیِ زندگی هر انسانی است و اهمیت هدف گذاری در زندگی شخصی ، کاری، اجتماعی و… مشخص میشود.
- اگر با رویکرد دیگری به انتخاب هدف و برنامه ریزی برای آن نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم که میتوان هیچ هدفی نداشت؛ اما این بیهدفی باعث میشود که در طرح و برنامۀ انسانهای هدفمند قرار گیریم. درواقع هر انسان بیهدفی هم برای خودش هدفی را انتخاب کرده و هدف او تابعیت است. این انتخاب مثل این است که انتخاب کنیم زنده باشیم یا زندگی کنیم.
فردی که هیچ هدفی ندارد، از سر بیمسئولیتی انتخاب کرده است که تابع انسانهای هدفمند باشد. این شخص کورکورانه کارهایش را انجام میدهد و مستقل نیست؛ بنابراین در آینده فردی افسرده، پشیمان و سرخورده خواهد بود؛ چون به سمتی حرکت کرده است که آب و باد او میبرد. انسان پیچیدهترین مخلوق این دنیاست و دور از شأن اوست که هیچ هدفی نداشته باشد.
آیا نوشتن هدف و هدف گذاری شرایط خاصی دارد؟
آیا برای هدف گذاری پیشنیازی لازم داریم؟ درست است که فکر کنیم باید به سطحی از آگاهی، مهارت یا تجربه برسیم تا بتوانیم این کار را انجام بدهیم؟
خیر. شرایط پیشنیازی وجود ندارد. هر فردی در هر سنی میتواند برای رسیدن به اهدافش دست به کار شود؛ تنها دو پیشفرض برای هدف گزاری وجود دارد:
- تعالیخواهی بهمعنی ییشرفت و خروج از وضعیت کنونی. به این معنی که فرد بخواهد از وضعیت حالِ حاضرش خارج شود و به وضعیت بهتری برسد. این تعالی باعث رضایت در فرد میشود.
- تغییرپذیری. هدف گذاری و تغییرپذیری به هم گره خوردهاند و هیچ فردی نیست که بخواهد هدفی داشته باشد؛ اما تغییر نکند.
هدف چیست؟
معنی هدف چیست؟ هدف بهمعنی خواستۀ مطلوب است؛ خواستهای که رسیدن به آن احتمالاً در ما احساس رضایت و شادی ایجاد میکند؛ اگر بخواهیم برای روشنشدن موضوع مثال بزنیم میتوانیم بگوییم اهداف مدیربان در سال ۹۹ عبارتاند از: برگزاری چندین دورۀ هدف گذاری حرفه ای، شروع و برگزاری دورۀ جامع آموزش مدیریت با عنوان مدیر حرفهای و برگزاری چندین دورۀ آموزش کوچینگ با عنوان کوچ ماهر.
ما باید در هدف گذاریمان دقیقاً مشخص کنیم که در هرکدام از این دورههای آموزشی میخواهیم تا این تاریخ این مقدار آموزش بدهیم و خروجی ما بعد از برگزاری این دورهها این باشد: از نظر مالی به این سطح از درآمد برسیم، درآمدمان را در این زمینهها خرج کنیم، در این زمینهها سرمایهگذاری کنیم، به این تعداد کاربر در سایت و در شبکههای اجتماعیمان برسیم و… .
گاهی در این فرایند مجبور میشویم اهدافمان را باتوجهبه محیط تعدیل کنیم. بهعنوان مثال باتوجهبه به شیوع بیماری کرونا مدیربان مجبور شد آموزشهایش را بهسمت مجازی پیش ببرد؛ بنابراین در هدفگذاری انعطافپذیری یکی از مواردی است که باید در نظر داشته باشیم.
اگر دوست دارید هدف گذاری را به صورت کارگاهی و همراه با تمرین یاد بگیرید در دوره آموزش هدف گذاری در زندگی شرکت کنید.
مهارت هدف گذاری چیست؟
تعریف هدف گذاری
در پاسخ به این سوال که منظور از هدف گذاری چیست؟ میتوانیم بگوییم هدفگزاری ابزار یا مسیری است برای رسیدن به خواستهها، رفع نیازها و پیداکردن مطلوبیت ما. این مطلوبیت میتواند در حوزۀ فردی، کسبوکار، اقتصاد، جامعه یا حتی جهانی باشد.
استفان کاوی: «هدف، تنها چیزی است که از ترس نیرومندتر است.»
هدف گذاری در کدام گام از مهارت خودآگاهی جای میگیرد؟
در سطحی بالاتر میتوانیم بگوییم هدفگزاری ابزاری برای کشف نیازها، خواستهها و شرایط مطلوب ماست؛ یعنی ممکن است بهاندازۀ کافی خودآگاهی نداشته باشیم و در مسیر انتخاب هدف و تلاش برای رسیدن به آن به خودآگاهی برسیم.
گفتنی است خودآگاهی و هدف گذاری گامبهگام و باهم رشد میکنند و شکل میگیرند؛ زیرا هر فردی در مسیر انتخاب هدف و برنامه ریزی برای آن با موانعی مواجه میشود که به خودآگاهی او کمک میکند. بنابراین این دو مهارت در هم تنیده هستند. حتی میتوانیم بگوییم هدف ما از هدف گذاری میتواند کسب خودآگاهی باشد؛
هرچند بعضی از انسانها عقیده دارند که قبل از اینکه هدفی را انتخاب و برایش برنامه ریزی کنیم، باید به سطحی از خودگاهی برسیم و سپس اقدام کنیم. من با این عقیده مخالف هستم؛ زیرا عقیده دارم بعد از از اینکه هدف گذاری میکنیم به خودآگاهی میرسیم؛ زیرا عملگرایی ریشۀ یادگیری است و نه تفکر. بنابراین فرایند انتخاب هدف و برنامه ریزی برای آن منبع خودآگاهی است. البته اگر کسی خودآگاهی داشته باشد، طبیعتاً میتواند اهداف بهتری انتخاب کند.
امام علی: «خودآگاهی درحقیقت تواناییِ شناختِ خود و آگاهی از ویژگیها، ضعفها و قوتها، تمایلات، ترسها و انزجارهای خویش است.»
فرض کنید هدف شما این است که مهندس معمار شوید. بعد از اینکه به این هدف رسیدید، متوجه میشوید از انسانهای این صنعت خوشتان نمیآید یا در این کار استعداد ندارید یا تصوری که از معماری در ذهنتان داشتهاید، با آنچه در واقعیت میبینید تفاوت زیادی دارد؛ بنابراین تصمیم میگیرید دیگر در این حوزه فعالیت نکنید. این تصمیم شما بهدلیل خودآگاهی بود که در دل هدف گذاری شما به دست آمد؛ بنابراین هدفگذاری کمک میکند تا به خودآگاهی برسیم.
انواع مدل های هدف گذاری
- هدف گذاری smart (اسمارت) یا هوشمند؛
- روش هدفگذاری هارد (HARD)؛
- مدل هدفگذاری گرو (GROW)؛
- مدل Okr؛ در مقاله Okr چیست، این مدل برنامه ریزی سازمانی را کامل توضیح دادهایم.
- و… .
تفاوت هدف با مفاهیم مشابه
چرا آگاهی از تفاوت هدف با مفاهیمِ مشابهش مهم است؟ در ادامه دلایلی را آوردیم که مشخص میکند چرا باید این تفاوتها را بدانیم:
- تمام این مفاهیم ابزارهایی برای موفقیت هستند؛ بنابراین باید با مفهوم همۀ آنها آشنا باشیم؛
- باید تفاوت این مفاهیم را بدانیم تا آنها را بهجای هم استفاده نکنیم؛ فرض کنید خودروی شما خراب شده باشد. اگر برای ترمیم آن از ابزار اشتباهی استفاده کنید، آیا مشکل شما حل میشود؟ قطعاً نه… . خب حالا میتوانیم به تعریف هدف و تفاوت آن با مفاهیم مشابهش بپردازیم.
تفاوت هدف و چشمانداز
حالا که با مفهوم هدف آشنا شدید، میتوانیم به بررسیِ مفاهیم مشابه آن بپردازیم. یکی از این مفاهیم چشمانداز است. چشمانداز آیندۀ مطلوب ماست که باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- متهورانه باشد؛ یعنی بیشتر از امکان ما باشد؛
- راجع به آینده باشد؛
- سنجشپذیر باشد.
شاید بتوان تفاوتهای هدف با چشمانداز را بهصورت زیر فهرست کرد:
- چشمانداز بُرد بیشتری نسبت به هدف دارد؛ بهعبارتی طولانیتر است و تحقق آن به زمان زیادتری نیاز دارد؛
- هدف از چشمانداز سیالتر است؛
- هدف میتواند خیلی کوچک باشد؛ مثلاً در یک بازۀ زمانی هدف ما در مدیربان برگزاری ۱۰ لایو در عرض یک هفته در صفحۀ اینستاگراممان بود؛
- هدف یک نقطه را نشانه میگیرد؛ درحالیکه چشمانداز محدودۀ زمانی مشخصی دارد؛ بهعبارتی چشمانداز از هدف خیلی جامعتر است.
چشمانداز در حوزۀ فردی غالباً ۵، ۱۰ و ۲۰ساله و در حوزۀ کسبوکاری ۱۰، ۱۵ و ۲۰ساله نوشته میشود؛ در بعضی از کسبوکارها مثل صنعت فولاد این عدد به ۵۰ سال هم میرسد؛ زیرا در این صنایع فناوری خیلی کند تغییر میکند.
شاید بتوانیم به این صورت بگوییم که چشمانداز مجموعۀ اهدافی است منطبق بر یک سری شاخص که ما را به نقطهای مشخص میرساند. در دلِ چشمانداز جهت، ارزشهای بنیادی، شناسایی محیط و. . . وجود دارد.
مثال: چشمانداز مدیربان این است که تا ۲۰ سال آینده مرجع حمایتگری کسبوکارها در خاورمیانه باشد.
نکته: هدف و چشمانداز دوایری هستند که در زمینههایی باهم همپوشانی دارند.
تفاوت هدف و رسالت
لازم است که قبل از اینکه به تعریف رسالت بپردازیم، به این نکته اشاره کنیم که بحثهای مُلایی که به تفاوت بین رسالت و مأموریت و mission میپردازند، مانع کاربردیبودن موضوع میشود.
بین رسالت، mision و مأموریت تفاوت زیادی وجود ندارد.
راسل ایکاف رسالت را اینطور تعریف میکند: «رسالت، سرزمینِ موعود برای مسیحیان در جنگ صلیبی است.»
شاید بهترین پاسخ برای این سؤال که رسالت من (چه در حوزۀ فردی و چه در حوزۀ کسبوکاری) چیست؟ یافتنِ پاسخِ این سؤالات باشد: ماهیتِ من از بودن در اینجا چیست؟ زِ کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟
مثال: مدیربان رسالت خودش را کمک به آدمها و کسبوکارشان میداند.
تفاوت هدف و ارزش
ارزش عاملی است که در انتخابها و تصمیمات ما خودش را نشان میدهد، همیشه جاری و با ماست و هیچجایی تمام نمیشود؛ مثل اکسیژن و خون. اهمیت ارزش هم بهاندازۀ اکسیژن برای هر انسانی زیاد است. بهعنوان مثال ارزش من یادگیری مستمر و بیوقفه است.
این ارزش قابل اندازهگیری نیست؛ اما قابلیت ارتقا دارد و در سبک زندگی من خودش را نشان میدهد؛ گفتنی است که ارزش میتواند در دل اهداف جای گیرد؛ به این معنی که یادگیری مستمر و بیوقفه میتواند یکی از اهداف من باشد؛ بهعبارتی هدف من میتواند این باشد که به فردی یادگیرنده تبدیل شوم.
من برای رسیدن به این هدفِ ارزشی باید هدف گذاری کنم و برای خودم شاخصی در نظر بگیریم، هر روز زمانی را برای یادگیری اختصاص دهم و کل سبک زندگیام سوار و منطبق بر مدل یادگیرندگی باشد؛ به این معنی که مدل زندگی من طوری طراحی شود که همیشه در حال یادگیری باشم.
تفاوت هدف و آرزو و رؤیا
آرزو خواستهای دور اما دستیافتنی است؛ اگر بخواهم تفاوت هدف، آرزو و رؤیا را در قالب مثال توضیح دهم، میتوانم بگویم که چشمانداز من (فرهادینیا) برگزاریِ پروژۀ business show در نمایشگاه تهران در سال ۹۶ بود. تحقق این چشمانداز در ۱۰ سال بعد برای من آرزو محسوب میشد؛ اما با تلاش من محقق شد. بنابراین آرزوها با وجود دوربودن محققشدنی هستند.
رؤیا خواستهای بسیار دور و دستنایافتنی است؛ مانند ۱۵ بار سفر به کُرۀ ما در سه سال. این خواسته شبیه رؤیاست. شاید یک بار محقق شود؛ اما بیشتر از آن تقریباً دستنایافتنی است.
تفاوت هدف و انگیزه
انگیزه موتور حرکت بهسمت هدف است. هر انسانی ممکن است گاهی اوقات انگیزۀ کافی برای کارکردن نداشته باشد. درواقع، هیچ انسان تنبلی روی کرۀ زمین وجود ندارد؛ اما انسانهای بیانگیزۀ زیادی وجود دارند.
خب اینجا این سؤال مهم مطرح میشود که وقتی انگیزه نداریم، چه کنیم؟ اجازه دهید جواب این سؤال را از زبان نقاشی بزرگ بدهیم. وقتی از این نقاش بزرگ میپرسند: «وقتی انگیزه نداری، چه میکنی؟ » نقاش میگوید: «نقاشی میکشم؛ زیرا با کشیدن نقاشی تابلوی آن را میفروشم و از فروش آن انگیزۀ مضاعف برای کشیدنِ نقاشی پیدا کنم»
درحقیقت، کاری که نقاش میکند اراده است. اراده بارها و بارها از انگیزه قیمتیتر است. اراده باعث میشود دست به اقدام بزنیم؛ اقدامی که نتیجۀ آن باعث میشود انگیزه پیدا کنیم. انگیزه و اراده بنزینِ حرکت بهسمت هدف هستند.
مثال: همان طور که نیتروژن تقویتکنندۀ بنزین ماشین برای حرکت است، انگیزه تقویتکنندۀ حرکت بهسمت هدف است.
پیشنهاد میکنیم مقاله هدف گذاری و برنامه ریزی را حتما مطالعه کنید تا با ویژگی های هدف گذاری و برنامه ریزی موثر بیشتر آشنا شوید.
چه ارتباطی بین اهداف وجود دارد؟
هر هدفی در درازمدت ابزاری برای هدفی بزرگتر میشود؛ فرض کنید هدف من کسب درآمدِ ۵میلیون تومانی در ماه باشد. این هدف در درازمدت و در فاصلۀ طولانیتر ابزاری برای خرید لباس میشود. خریدنِ لباس میتواند هدف دیگری از من باشد: هدف کسب آبرو.
چه ارتباطی بین هدف و اقدامکردن وجود دارد؟
گام بعد از نوشتن هدف هدف گذاری ، برنامه ریزی برای رسیدن به هدف است. این برنامه ریزی درواقع همان اقدامکردن است. قطعاً تنها رؤیاپردازی برای رسیدن به هدف ما را به جایی نمیرساند.
حوزه های هدف گذاری
هدف گذاری مهارتی است که میتوانیم آن را در همۀ حوزههای زندگی به کار ببریم. ازجمله حوزۀ مالی، تحصیلی، شغلی یا کسب و کاری، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، مدیریت و… .
در ادامه این مقاله به بعضی از این حوزهها اشاره مختصری میکنیم. بهزودی برای هر حوزه مقاله کاملی مینویسیم.
منظور از هدف گذاری در حوزه مالی چیست؟
یکی از تفاوتهای انسانهای هدفمند و بیهدف در این است که معمولاً انسانهای هدفمند مشکل مالی ندارند. به نظر شما برای رسیدن به اهداف مالی در زندگی چه باید کرد؟
حتماً شما هم تابهحال در حوزه مالی هدف گذاری کردهاید. پیشنهاد میکنیم قبل از شروعِ بحث چند دقیقه فکر و تجربیات قبلیتان را یادداشت کنید.
هدف گذاری در حوزه مالی به این معناست که در یک بازۀ زمانیِ مشخص به سطح دلخواهی از وضعیت اقتصادی برسیم. این کار لزوماً با افزایش حقوق یا درآمد ممکن نیست؛ مثلاً شما میتوانید با قناعتکردن جلوی خیلی از هزینههای غیرضروری زندگی را بگیرید.
فرض کنید برای تولد همسرتان ۵میلیون تومان کنار گذاشتهاید و قرار است مهمانی مفصلی بگیرید. اما همسر شما بیشتر از مهمانی به محبت شما نیاز دارد؛ بخشی از هدف گذاری مالی شما میتواند این باشد: «بهجای صرف ۵میلیون برای تولد به همسرم هدیۀ واقعی و موردنیاز او را میدهم. با این کار هم در هزینههای زندگیمان صرفهجویی میکنم و هم به اهداف مالی در زندگی مان میرسیم.»
حتماً بخوانید: در مقالۀ هدف گذاری مالی مراحل هدفگذاری را بهصورت کامل هم از بعد مهارتی و هم نگرشی بررسی کردهایم.
جمعبندی
در این مقاله به این پرداختیم که هدفگذاری چیست و چرا برای داشتن زندگی موفق داشتن هدف و برنامه ریزی امری ضروری است. همچنین به این پرداختیم که هدف با مفاهیم مشابه خود (رویا، آرزو و چشم انداز) چه تفاوتهایی دارد.
نویسنده: جناب آقای مهدی فرهادینیا
ویراستار: سرکار خانم ریحانه مهدوی
سوالات متداول
میتوانیم بگوییم هدفگذاری ابزار یا مسیری است برای رسیدن به خواستهها، رفع نیازها و پیداکردن مطلوبیت ما. این مطلوبیت میتواند در حوزۀ فردی، کسبوکار، اقتصاد، جامعه یا حتی جهانی باشد.
ماهیت وجودی انسان طوری است که نمیتواند هدف نداشته باشد. تمام موجودات هستی از یک موجود کوچک و مشمئزکننده گرفته تا حتی جزرومد دریا که پدیدهای طبیعی است، زندگیِ هدفمندی دارند و بهدنبال ایفای نقش در جهان هستند؛ بنابراین دور از شأن انسان است که بدون هدف در این جهان زندگی کند
سلام و وقت به خیر
ممنون از مطلب عالی تون.
من هدف گذاری می کنم اما بهش پایبند نیستم و انگیزه ای برای انجام دادن برنامه ای که نوشتم ندارم.
چطور می شه این بی انگیزگی رو برطرف کرد؟
سلام و ارادت
جواب سوال شما چند بخش داره که کلی بهش اشاره می کنم:
۱. اصولی هدف گذاری نکردید و الا غالبا هدفگذاری درست خود به خود تحریک کننده و محرک هست.
۲. گاهی منتظر معجزه ایم .صبر بر هدف و استمرار تغییر ایجاد میکنه. تلقین نکنید که «نمیتوانم» و برخیزید.
۳. از همراهی یک کوچ کمک بگیرید. گفتگوی شما با یک همراه موفقیت میتواند به رفع این عارضه و عوارض مشابه کمک کند. پیشنهاد می کنم به صفحه دوره کوچینگ کوچ ماهر سری بزنید. توی اون صفحه می تونید درخواست یک جلسه کوچینگ رایگان بدید.