قضاوت چیست و چرا قضاوت می‌کنیم؟

چگونه دیگران را قضاوت نکنیم

انسان استاد استدلال و منطق است! ما یاد گرفته‌ایم خوب و منطقی باشیم، تصمیم‌های خوبِ فکرشده بگیریم، تحلیل و طبقه‌بندی کنیم و به همه‌چیز یک برچسب بچسبانیم و آن‌ها را در کشوهای جداگانه قرار دهیم. ما همواره دیگران و موقعیت‌ها را قضاوت می‌کنیم؛ با همان میزان بسیار کمی که از آن‌ها دیده‌ایم و میزان کمی را هم که دریافت کرده‌ایم، به کل ماجرا تعمیم می‌دهیم. درواقع قله کوه یخ را به‌عنوان کل آن در نظر می‌گیریم؛ درحالی‌که نود درصد کوه یخ زیر آب پنهان است. در این مقاله می‌خواهیم درباره قضاوت کردن و اینکه چگونه می‌توان جلوی قضاوت کردن نادرست را گرفت و بر مبنای قضاوت رفتار نکرد، صحبت کنیم. با مدیربان همراه باشید.

قضاوت چیست؟

قضاوت یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران. قضاوت کردن صرفاً تلاش ما برای ایجاد یک طبقه‌بندی از بهتر و بدتر، خوب و بد، درست و غلط و تعریف ارزش برای همه و هر چیزی است که می‌بینیم. دیدگاه ما به اتقاقات و انسان‌ها صفر و صدی و درست و غلط است؛ به همین دلیل گرفتار قضاوت می‌شویم.

قضاوت به این معناست که براساس افکار، احساسات و شواهد درباره کسی یا چیزی نظر بدهیم. اغلب این اتفاق در همان دقایق اول ملاقات با افراد اتفاق می‌افتد. ناگفته نماند که قضاوت کردن برای بقای انسان ضروری است و انسان اولیه براساس همین ویژگی می‌توانست زنده بماند.

اطلاعات با استفاده از حواس پنجگانه وارد مغز ما می‌شود و ما باتوجه‌به ادراکی که نسبت رویداد بیرونی داریم، تصمیم می‌گیریم چه رفتاری داشته باشیم. برای مثال انسان اولیه با دیدن حیوانی ناآشنا باید تصمیم می‌گرفت که این حیوان قرار است شکار باشد یا شکارچی؟ باید فرار کند یا شکار؟

بنابراین مغز ما اطلاعاتی را دریافت می‌کند تا تصمیم بگیرد که آیا در خطر هستیم یا خیر. ادراک ما از محیط، افراد و موقعیت‌ها باعث به وجود آمدن قضاوت در ما می‌شود. منظور از ادراک نحوه درک کردن ماست؛ معنایی که به واقعیت می‌دهیم و تفسیر و تعبیری که از آن موقعیت یا فرد داریم.

چرا قضاوت می‌کنیم؟

قضاوت یکی از کارکردهای طبیعی مغز ماست؛ بنابراین نمی‌توانیم قضاوت نکنیم. وقتی فردی را قضاوت می‌کنیم، درواقع در حال ارزیابی شخصیت او هستیم تا مطمئن شویم که او امن است یا خیر؟ این کار در سطح ناخودآگاه انجام می‌شود؛ زیرا مغز اطلاعاتی را دریافت می‌کند تا تصمیم بگیرد که آیا در خطر هستیمد یا خیر. این برای بقای ما مهم و غریزی است.

دلایل زیادی وجود دارد که ما را به‌سمت قضاوت کردن سوق می‌دهد. کارل یونگ (روانشناس معروف) معتقد بود فکر کردن دشوار است؛ به همین دلیل است که اکثر مردم قضاوت می‌کنند. از طرفی قضاوت آسان است و به تفکر و استدلال زیادی نیاز ندارد.

چرا قضاوت می‌کنیم؟

مغز ما طوری طراحی شده است که به‌طور خودکار درباره رفتارهای دیگران قضاوت کند تا بتوانیم بدون صرف زمان و انرژی زیاد پدیده‌های موجود در جهان را درک کنیم که البته این یک درک سطحی است. اما درک کردن واقعی دشوار است؛ زیرا به تفکر عمیق، صبر، همدلی، حضور، شفقت و ذهن باز نیاز دارد.

تاثیر قضاوت بر زندگی و روابط ما

به‌طور خلاصه، بزرگ‌ترین بهایی که ما برای قضاوت دیگران می‌پردازیم، تنهایی در خفاست. اغلب ما به‌خاطر قضاوت‌های دیگران خودمان را دیگر دوست نداریم؛ بنابراین معلوم می‌شود قضاوت کردن دیگران واقعاً قیمت بالایی دارد.

 همه ما هروقت به افراد یا رفتارهایی که دوست نداریم برخورد می‌کنیم، آن‌ها را غلط تلقی می‌کنیم. مثلا اگر کسی در ترافیک ناگهان جلوی ما بپیچد، او را احمق خطاب می‌کنیم.

وقتی از چنین زبانی استفاده کنیم، بر همین اساس هم فکر و ارتباط برقرار می‌کنیم؛ یعنی به این فکر می‌کنیم که دیگران چه مشکلی دارند که تا این حد بد و غلط رفتار می‌کنند و این تفکر باعث خراب شدن  ارتباط ما با دیگران می‌شود.

مارشال روزنبرگ در کتاب ارتباط بدون خشونت، قضاوت را یکی از مسدودکننده‌های ارتباط و یکی از انواع خشونت منفعل معرفی می‌کند. او معتقد است ما با قضاوت کردن دیگران درواقع در حال بیان وارونه نیازهای خودمان هستیم. وقتی قضاوت می‌کنیم، در دیگران خشم فرو خورده‌ای پدید می‌آوریم که باعث کاهش عزت‌نفس آن‌ها خواهد شد.

راه‌هایی برای قضاوت نکردن دیگران 

همه ما قضاوت‌کننده هستیم. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که قضاوت نمی‌کند؛ زیرا این کارکرد طبیعی مغز ماست. کاری که می‌توانیم انجام دهیم، متوقف کردن قضاوت نیست. متوقف کردن قضاوت مثل درخواست فکر نکردن است؛ زیرا مغز ما ماشین تولید فکر است. اما کاری که می‌توانیم انجام دهیم، این است که بر مبنای قضاوت خود رفتار نکنیم.

از زمانی که اطلاعات وارد مغز ما می‌شود تا زمانی که رفتاری از ما سر بزند، ۴ مرحله طی می‌شود که عبارتند از:

  1. دریافت: ورود اطلاعات از طریق حواس پنجگانه به مغز 
  2. ادراک: پردازش اطلاعات
  3. انتخاب: تصمیم‌گیری برای انتخاب رفتار
  4. اقدام: رفتار بیرونی که دیده می‌شود

ادراک ما مستقیما روی انتخاب تاثیر می‌گذارد؛ بنابراین اگر می‌خواهیم قضاوت نکنیم، نیاز است ادراکمان را تغییر دهیم. در ادامه این بخش روش‌های را معرفی می‌کنیم که از قضاوت نادرست جلوگیری می‌کند.

مشاهده کنید و مشاهده‌گر باشید

خطاهای شناختی در مرحله ادراک به وجود می‌آیند. ما براساس تجربیات، باورها، ارزش‌ها، مدل ذهنی و فیلترهای ذهنی دیگر واقعیتِ موجود را تغییر می‌دهیم. مشاهده‌گر بودن یعنی جدا کردن تفسیرها از اطلاعات اولیه. مشاهده‌گر بودن کمک می‌کند به‌جای قضاوت کردن و برچسب زدن به دیگران، موضوعات را طوری ببینیم که وجود دارند.

دیگران را قضاوت نکنیم

 تابه‌حال دقت کرده‌اید چقدر در گفتگوها و صحبت‌های خود از صفات استفاده می‌کنیم یا برچسب می‌زنیم؟ مثلا می‌گوییم: باز هم مجبورم با مدیر بداخلاقم روبه‌رو شوم. امروز برای پسر باهوشم جایزه خریدم. موضوع این است استفاده از صفات به نوعی قضاوت است.

اگر می‌خواهید مشاهده‌گر باشید، تفسیر خود را به موقعیت اضافه نکنید؛ مثلا این‌طور بگویید: «مدیر من غالبا بدون لبخند صحبت می‌کند.» برای تمرین مشاهده‌گر بودن صفات را زبان خود حذف کنید و وقایع را مانند یک دوربین ثبت و بازگویی کنید. دوربین رفتار افراد را تفسیر نمی‌کند. این تمرینی بسیار سخت است؛ اما ارزشش را دارد.

آگاهی خود را گسترش دهید

قضاوت نکنید؛ اما اگر متوجه شدید در حال قضاوت کردن هستید، جلوی خودتان را بگیرید. این امر به آگاهی بیشتری نسبت به ذهنیاتمان نیاز دارد؛ بنابراین اولین گام (و یک قدم مهم) این است که افکار خود را برای چند روز مشاهده کنید و سعی کنید متوجه شوید چه زمانی در حال قضاوت هستید. 

این کار می‌تواند یک مرحله دشوار باشد. به خود یادآوری کنید به‌جای قضاوت مشاهده کنید. مثلا این بار که فردی پشت اتومبیل شما شروع به بوق زدن کرد، کمی مکث کنید و از خود بپرسید چه می‌بینی؟ اگر همچنان فردی را می‌بینید که قصد خرد کردن اعصابتان را دارد، نیاز است کمی یه عقب برگردید و مشاهدات خود را چک کنید.

 زمانی که آگاهی‌تان افزایش پیدا کند، می‌توانید در لحظه متوجه قضاوت‌های خود شوید و با کمی مکث تلاش کنید بر مبنای قضاوت‌هایتان رفتار نکنید.

به‌دنبال تکه‌های دیگر پازل باشید 

تصور کنید پسری را در خیابان می‌بینید که موهای نارنجی‌رنگ دارد، قسمت‌هایی از صورت خود را با حلقه‌هایی پوشانده و آرایش عجیبی دارد. اولین جمله‌ای که به ذهنتان درباره این پسر خطور می‌کند چیست؟ او حتما یک ولگرد و یاغی است! یا شاید فکر کنید او حتما عضوی از یک فرقه خاص است!

به سرعت برق‌وباد قضاوت می‌کنید؛ بااینکه هیچ چیزی از آن پسر نمی‌دانید. شاید او بازیگر تئاتر است و ظاهرِ الانش گریمِ نقشی است که به عهده دارد. شاید یک پژوهشگر است و درباره تغییر رفتار انسان‌ها در مواجه با موارد غیرعادی تحقیق می‌کند. شاید یک بلاگر است، شاید یک طراح در صنعت مد و فشن است و هزاران شاید دیگر.

درواقع تفاوت ظاهری او با بقیه در ما ترس ایجاد می‌کند و باعث می‌شود او را قضاوت کنیم. به‌جای تعمیم قسمت کوچکی از یک پدیده به تمام آن، می‌توانیم با کنجکاوی به‌دنبال پیدا کردن تکه‌های بیشتر باشیم.

اگر قرار باشد کاراگاهان با اولین نشانه‌ها و مدارک نتیجه‌گیری کند، احتمالا مجرمان زیادی از دست قانون فرار خواهند کرد و افراد بی گناه زیادی نیز به ناحق مجازات خواهند شد. شرلوک هلمز باشید و تلاش کنید قسمت‌های بیشتری از کوه یخ را کشف کنید و مطمئن باشید چیزی که می‌بینید، تمام چیزی نیست که وجود دارد.

سوال بپرسید و اطلاعات کسب کنید

وقتی دیگران را قضاوت می‌کنید، اغلب براساس اطلاعات سطحی یا حقایق جزئی است. اگر بتوانید سوال بپرسید، احتمال کمتری وجود دارد به فرضیات خودکار خود بپردازید.

به جای قضاوت کردن سوال بپرسید

قبل از نتیجه‌گیری سؤال بپرسید و اطلاعات کسب کنید. صحبت کردن با کسی و یادگیری اینکه او چه کسی است، به شما کمک می‌کند بینش بیشتری نسبت به انتخاب‌های او به دست آورید.

قتی کسی را می‌شناسید، قضاوت‌های شما مثبت‌تر است و کمتر خودکار می‌شوند. کنجکاوی درباره آنچه دیگران از سر می‌گذرانند و همچنین تجربیات گذشته‌شان به شما کمک می‌کند تا شفقت و درک بیشتری از افراد داشته باشید و کمتر قضاوت کنید.

به معنای واقعی گوش دهید

ما گوش نمی‌دهیم؛ بلکه فقط می‌شنویم! بین گوش‌ دادن و شنیدن تفاوت از زمین تا آسمان است. ما قضاوت می‌کنیم، چون گوش نمی‌دهیم و فقط می‌شنویم. شنیدن عملکرد گوش است؛ اما گوش دادن یک فرآیند ذهنی است. اگر جزء افرادی هستید جمله‌های دیگران را کامل می‌کنید یا قبل از اینکه دهان باز کنند، حدس می‌زنید چه می‌خواهند، در حال قضاوت کردن هستید.

در نظر بگیرید دوستتان با شما تماس می‌گیرد. به محض دیدن اسم دوستتان با خود می‌گویید که حتما باز جایی گیر کرده و نیاز به کمک دارد. به این عمل، شنیدنِ همیشه از قبل می‌گویند. شما هنوز تلفن را جواب نداده‌اید، اما براساس تجربیات و تفسیرهای ذهنی خود قضاوت کرده‎‌اید.

تلاش کنید به مردم گوش دهید، حدس نزنید، کنجکاو باشید و در پی کشف. به زبان بدن و صحبت‌ها همزمان توجه کنید. گوش کردن مهارتی است که نیاز به آگاهی و تمرین فراوان دارد.

شفقت را بیاموزید

شفقت، قضاوت را کاهش می‌دهد. راه رسیدن به دیگری از درون خود ما می‌گذرد. اگر قرار باشد نسبت به دیگران مشفقانه رفتار کنیم، نیاز است تا اول با خود مشفق باشیم. وقتی با خود با مهربانی و درک رفتار می‌کنید، دید مثبت‌تری خواهید داشت.

اگر نسبت به خود و آنچه هستید احساس خوبی داشته باشید، وقت خود را صرف عیب‌جویی از دیگران نمی‌کنید. صدای درونی شما می‌تواند به تجربه بیرونی شما تبدیل شود. وقتی نسبت به خود مهربان و مراقب باشید، این موضوع تبدیل به دیدگاه شما نسبت به دیگران می‌شود.

روش فکر کردن خود را بیابید و آن را تغییر دهید

هرکدام از ما یه روشی خاص درباره پدیده‌ها فکر می‌کنیم. وقتی روش فکر کردن را تغییر می‌دهید و چارچوب‌بندی مجدد را تمرین می‌کنید، قضاوت‌های منفی شما کاهش پیدا می‌کند. شما ممکن است کنترلی بر اتفاقات نداشته باشید؛ اما همیشه بر نحوه نگاه کردن به آن کنترل دارید (ادراک، تفسیرهای ذهنی و معناهایی که به پدیده‌ها می‌دهیم).

برای رهایی از قضاوت کردن روش فکر کردنتان را تغییر دهید

به‌عنوان مثال، اگر شخصی در ترافیک به سرعت و بدون احتیاط رانندگی و ناگهان راه شما را قطع کند، این شما هستید که تصمیم می‌گیرید چطور فکر کنید. شما می‌توانید او را به‌عنوان یک راننده وحشتناک قضاوت کنید که به هیچ‌کس دیگری اهمیت نمی‌دهد یا می‌توانید فرض کنید شاید فرزند آسیب‌دیده خود را به بیمارستان می‌رساند.

 وقتی تصمیم می‌گیرید با همدلی و شفقت بیشتر موقعیتی را از نو چارچوب‌بندی کنید، کمتر احتمال دارد قضاوت منفی داشته باشید.

کوچینگ چگونه کمک می‌کند دیگران را قضاوت نکنیم؟

قبل از خواندن این بخش از مقاله اگر درباره مهارت کوچینگ و تعریف آن اطلاعات زیادی ندارید، پیشنهاد می‌کنیم حتما مقاله کوچینگ چیست را بخوانید. کوچینگ یک همراهی است که در بستر ارتباط اتفاق می‌افتد. ارتباطی که امن و محترم و محرمانه است. اشخاص بعد از تجربه کوچینگ دید متفاوتی نسبت به رابطه پیدا می‌کنند و اغلب تلاش می‌کنند با الگوبرداری از آموخته‌هایشان در جلسه کوچینگ روابط خود را غنی‌تر کنند.

یکی از صلاحیت‌هایی که کوچ یاید داشته باشد، توانایی رفتار نکردن براساس قضاوت‌های خودش است. کوچ‌ها گوش می‌دهند، کنجکاوند و به‌دنبال کشف الگوهای فکری و الکوهای رفتاری مراجعان خود هستند. کوچینگ به افراد کمک می‌کند تا واقعیت را بدون دستکاری و تفسیرهای ذهنی خود ببینند و این امر باعث کاهش قضاوتی بودن شما می‌شود.

سخن پایانی

قضاوت کردن بخشی طبیعی از انسان بودن ماست. همه ما قضاوت می‌کنیم؛ زیرا در طول تکامل یاد گرفته‌ایم باقضاوت کردن بقای خود را تامین کنیم. عاقلانه نیست که بگوییم «دیگران را قضاوت نکنید»؛ زیرا تلاش‌های ما علیه طبیعت و ذات انسانی‌مان ممکن است بیهوده باشد. قضاوت نکردن آنطور که به نظر می‌رسد، ساده نیست. در عوض، می‌توانیم یاد بگیریم چطور آگاهی‌مان را گسترش دهیم و وقتی قضاوت می‌کنیم، بر مبنای آن قضاوت رفتار نکنیم.

۳.۹/۵ - (۸ امتیاز)

5 دیدگاه برای “قضاوت چیست و چرا قضاوت می‌کنیم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت آموزش مقدماتی و رایگان کوچینگ روی تصویر کلیک کنید.

در این دوره یاد می‌گیرید چطور با دیگران ارتباط موثر برقرار کنید.