در این مقاله میخواهیم به شرح وظایف مدیر منابع انسانی پرداختیم و چند مورد از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی را بهطور مفصل بررسی میکنیم. مدیریت منابع انسانی ازجمله مشاغلی است که بهواسطه ارتباط مستقیم با انسانها، پیچیدگیها و ظرافتهای خاصی میطلبد. این موضوع بر ابهام مسیر این شغل میافزاید. هرچه بتوانیم شرح وظایف مدیریت منابع انسانی را روشنتر کنیم، گامی بهسوی تحقق آرمانهای سازمانی برداشتهایم.
وظایف و اختیارات مدیر منابع انسانی در همه سازمانها مشترک است؛ اما در یک تعریف کلی میتوانیم بگوییم واحد مدیریت منابع انسانی وظایف مربوط به کارمندان را در سازمان به عهده داشته و همچنین مسائل و مشکلات پرسنلی و کارکنان را حل میکند؛ ازجمله جبران خسارات، استخدام، عملکرد، مدیریت، توسعه سازمانی، امنیت، رفاه، مزایا، ارتباطات برای ایجاد انگیزه در کارکنان و… . تمامی این وظایف و مسئولیتها نیازمند یک رویکرد راهبردی و جامع است.
در ویدیوی زیر بخشی از دوره جامع مدیریت منابع انسانی مدیربان را میبینید. در این کارگاه بهطور مفصل درباره وظایف مدیر منابع انسانی در سازمان صحبت شده است.
راهنمای مطالعه مقاله
Toggleشرح شغل مدیر منابع انسانی
اگر فردی هستید که روحیه تعامل و سروکله زدن با آدمها را دارید، اهل هماهنگسازی بوده و درک اجتماعی بالایی دارید، میتوانید در موقعیتهای مختلف تصمیمگیری کنید و علاقمند به یادگیری و حل مسئلههای پیچیده هستید، احتمالاً این شغل برای شما مناسب است.
مدیران منابع انسانی بهعنوان معماران فرهنگ سازمانی نقشی کلیدی در ایجاد و حفظ محیطی مثبت، مشارکتی و پرنشاط ایفا میکنند. آنها با ترویج ارزشهای سازمانی، ایجاد برنامههای انگیزشی، تشویق به کار تیمی و حلوفصل اختلافات، به رشد و تعالی کارکنان و پیشرفت سازمان کمک میکنند.
مدیریت منابع انسانی صرفاً به وظایف اداری محدود نمیشود؛ بلکه دیدگاهی استراتژیک به سرمایه انسانی سازمان دارد. مدیران منابع انسانی با شناسایی نیازهای آینده، برنامهریزی برای توسعه مهارتها، ایجاد سیستمهای پاداش عادلانه و مدیریت عملکرد، به هدایت سازمان بهسمت اهداف خود کمک میکنند.
مدیریت منابع انسانی تاثیری عمیق بر تمام سطوح سازمان دارد. از جذب و استخدام و ایجاد اولین تجربه برای کارکنان جدید گرفته تا ارائه برنامههای بازنشستگی؛ یعنی در تمام مراحل زندگی شغلی همراه و حامی کارکنان هستند.
اینکه چگونه یک مدیر توانمند در منابع انسانی شوید، نیازمند این است که برای کاری که انتخاب کردهاید، مسیری شغلی طراحی کنید؛ مسیری که مجموعهای از مهارتهای نرم مورد نیاز، اطلاعات عمومی، آشنایی با نرم افزارهای کاربردی، تواناییها و قابلیتهای ضروری این کار را در بر بگیرد.
در ادامه شرح شغل مدیر منابع انسانی به معرفی مهارتهای میپردازیم که یک مدیر منابع انسانی باید داشته باشد؛ هرجند در مقاله مهارت های مدیر منابع انسانی جامعتر درباره مهارت های لازم و ضروی یک مدیر منابع انسانی پرداختهایم؛ یک مدیر منابع انسانی باید تواناییهای شناختی قوی داشته باشد. بعضی از این تواناییها که از شرایط احراز شغل مدیریت منابع انسانی است، عبارتاند از:
- درک شفاهی در گفتوگو با افراد؛
- توان درک نوشتاری در خواندن و فهم مطالب و نظرات نوشتهشدۀ کارکنان.؛
- توان ارتباط گیری قوی و بیان شفاف و قابل فهم؛
- شمّ مسئله یابی، ایده پردازی، نظم فکری و منظمسازی اطلاعات؛ توان جمعبندی سریع دادهها و تصمیم گیری؛
- داشتن دانش و اطلاعات عمومی در زمینههای مدیریت و نظارت، آموزش نیروی انسانی، جامعهشناسی و روحیهشناسی، ادبیات و علوم کامپیوتری و بهداشت روانی و بازاریابی و فروش نیز از ملزومات پایهای این شغل است.
حالا اگر تصمیم گرفتید مدیر منابع انسانی شوید، وقت آن رسیده است که با وظایف مدیر منابع انسانی آشنا شوید.
شرح وظایف مدیریت منابع انسانی
باتوجهبه توضیحات بالا اکنون میتوانیم به این بپردازیم که وظایف مدیران منابع انسانی چیست و واحد منابع انسانی چه مسئولیتی را در سازمان به عهده دارد؟ وجود این واحد در هر سازمانی بسیار لازم و ضروری است که در مقاله اهمیت منابع انسانی درباره آن صحبت کردهایم.
۱. تدوین استراتژی منابع انسانی
یکی از کلیدیترین وظایف مدیر منابع انسانی در سازمان مشخص کردن استراتژی منابع انسانی است. اگر در یک سازمان استراتژیهای بخشهای مختلف باهم همسو نباشد، آن سازمان نهتنها به اهداف خود نمیرسد؛ بلکه بهزودی متلاشی خواهد شد. تدوین استراتژی منابع انسانی یکی از وظایف مدیر منابع انسانی است.
یکی از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی این است که با تدوین استراتژی، سیاستها، رویهها و فرایندها منابع انسانی را با اهداف استراتژیک سازمان هماهنگ کند. این یک حرکت اساسی برای استانداردسازی و سازماندهی بخشهای مختلف سازمان با هدف انسجام سیستم است.
۲. تجزیه و آنالیز مشاغل
ازآنجاکه شغل بهعنوان مجموعهای از فعالیتهای مرتبط و مستمر است که برای بهانجامرساندن یک هدف صورت میگیرد، تجزیهوتحلیل آن برای ساماندهی و مدیریت منابع انسانی سازمان بسیار مهم است؛ به همین دلیل یکی دیگر از وظایف مدیریت منابع انسانی در سازمان تجزیه و تحلیل مشاغل است.
تجزیه و تحلیل مشاغل یکی از مسئولیت های مدیر منابع انسانی است. با تجزیه و تحلیل شغل میتوانیم زوایا و ابعاد یک فعالیت را بهخوبی بشناسیم و فرایندهای اجرای درست آن را طراحی کنیم و در تفویض آن به نیروی انسانی کمتر دچار خطا شویم.
در این مرحله دو نکته بسیار حائز اهمیت است: «شرح شغل» و «شرایط احراز شغل». شرح شغل یعنی شرح وظایف، مسئولیتها اقدامات و اختیارات آن شغل. درصورتیکه شرایط احراز شغل یعنی مشخص کنیم چه کسی و با چه ویژگیهایی ( از نظر فنی و مهارتی و انسانی) و در چه شرایطی میتواند این شغل را به بهترین شکل ممکن انجام بدهد.
۳. برنامه ریزی برای منابع انسانی
زایندگی و پیشرفت یک سازمان به مدیریت منابع انسانی آن وابسته است و منابع انسانی بدون برنامهریزی راه به جایی نمیبرد. برنامه ریزی یکی از حوزه های چهارگانه منابع انسانی است. در فرآیند برنامه ریزی منابع انسانی که یکی دیگر از وظایف مدیر منابع انسانی است، مشخص میشود برای رسیدن به اهداف سازمان به چه تعداد نیروی انسانی با چه مهارتها و تخصصهایی برای چه مدتی نیاز داریم.
برنامه ریزی منابع انسانی کمک میکند تا بتوانیم بین استراتژی سازمان و نیازمندیهای منابع انسانی تعادل ایجاد کنیم و از مشکلاتی از قبیل ترک کار کارکنان و… جلوگیری کنیم؛ مشکلاتی که در آینده ممکن است گریبان سازمان را بگیرد.
۴. کارمندیابی و استخدام
یکی از کلیدیترین وظایف مدیریت منابع انسانی جذب نیروهای جدید و استخدام است. اینکه بتوان برای کارها و مسئولیتهای یک سازمان بهترینها را انتخاب کرد، همواره دغدغه بیپایان مدیران سازمانهاست. هر سازمان باید متناسب با نیازهایی که در قسمت مدیریت منابع انسانی رصد شده است، سیستمی برای کارمندیابی و استخدام خود طراحی و اجرا کند؛ یعنی مشخص کند چه قابلیتهایی در نیروی انسانی برای سازمان مفید است. استخدام نیروی انسانی از مولفه های اصلی تعدادی از مدل های منابع انسانی است.
براساس آن، مدیر منابع انسانی بهدنبال کشف و جذب افراد با این قابلیتها و استعدادها میرود تا بتواند پس از بررسی های لازم آنها را در فرایند استخدام گزینش کند. مدیر منابع انسانی برای کارمندیابی باید به تمامی ارتباطات خودش و سازمان اشراف داشته باشد تا بتواند مسیرهای یافتن بهترین کارکنان را در درون و بیرون سازمان شناسایی کند.
۵. انتخاب بهترین فرایند گزینش
باتوجهبه تعدد روشهای گزینش برای انتخاب شایستهترینها با کمک دو مرحله قبلی (تجزیهوتحلیل مشاغل و کارمندیابی) به ترکیب هوشمندانهای از روشهای گزینش نیاز داریم که این هم یکی دیگر از وظایف واحد منابع انسانی است.
ابتدا شایستگیهای لازم باید مشخص شود. بهترین راه تشخیص هر شایستگی را پیدا کنید؛ بهعنوان مثال تیپ شخصیتی فرد کمی با آزمونهای آنلاین شخصیت شناسی شناخته میشود؛ اما روحیه کاری او در مصاحبه حضوری بهتر درک میشود.
افرادِ تیم گزینش (استخدام) را بهنحوی آموزش دهید که در کل فرایند گزینش هماهنگ باشند. اگر متقاضیان یک شغل در سازمان شما زیاد هستند، شاخصها را به تیم گزینش بدهید تا سرعت غربال اولیه بیشتر شود.
سیستمی برای گزینش طراحی کنید که همه ابعاد را پوشش بدهد؛ بهعنوان مثال ممکن است در شغلی تجربه ملاک مهمی باشد، باید فرآیند گزینش طوری طراحی شود که متقاضی تجربهاش را نشان بدهد.
همانطورکه شما در حال انتخاب شایستهترینها هستید، متقاضیان هم در حال انتخاب بین شما و فرصتهای شغلی دیگرشان هستند؛ بنابراین از نظارت بر فرآیند گزینش غافل نشوید. سیستم انتخاب و گزینش با معیارهای عادلانه، قانونی و معتبر و در دسترس برای همه بر وِجهه و شهرت سازمان شما میافزاید.
شما بهعنوان مدیر واحد منابع انسانی با طراحی یک سیستم قوی و همهجانبه در گزینش و انتخاب میتوانید مزایای سازمانتان را به متقاضیان نشان بدهید و در هر مرحله از گزینش آنها را مشتاقتر کنید. این کار اثرات بعدی فوقالعادهای دارد؛ بهعنوان مثال تغییرات شغلی کمتری رخ خواهد داد و افراد با احساسِ بهتری کار را ادامه میدهند.
همچنین کارکنان شما همواره تمایل ببشتری برای ماندن در سازمانتان خواهند داشت. نکته پایانی اینکه در فرآیند انتخاب به یک روش اکتفا نکنید؛ ارسال رزومه، تست های آنلاین، گفتوگوی تلفنیِ اولیه، مصاحبه حضوری، آزمون عملی و… هرکدام قسمتی از پازل انتخاب را تکمیل میکنند.
۶. پاداش های فردی و گروهی؛ یکی از اختیارات مدیر منابع انسانی
پاداش دادن به کارکنان یکی دیگر از وظایف واحد مدیریت منابع انسانی در سازمان است. درنظرگرفتن نتایج حاصل از یک حرکت گروهی در پاداشدادن باعث میشود انگیزههای همکاری تیمی درون سازمان بالاتر برود. موازی با آن، درنظرگرفتن تفاوتهای فردی و پاداشهای شخصی نیز بسیار انگیزه بخش است. اینکه کارکنان بدانند سعی و تلاش آنها دیده میشود و میتوانند نقش موثری در سازمان داشته باشند، در کیفیت و کمیت عملکرد آنها اثر مستقیم دارد.
۷. تنظیم برنامه جامعه پذیری
بهطورکلی جامعه پذیری یعنی ایجاد زمینه برای جانمایی نیروهای جدیدالورود به یک سازمان با هدف بهبود و هماهنگی در عملکرد آنها. این جانمایی ترکیبی از تشریح فرهنگ سازمانی، منشور اخلاقی، دستورالعملها، ارتباطات داخلی و بیرونی، روحیهها و… است که از قبل از مصاحبه شروع و تا روزهای اول کار فرد ادامه دارد و یکی از وظایف واحد منابع انسانی در سازمان است.
در این زمینه لازم است مدیر منابع انسانی (Hr Manager) قبل از ورود افراد جدید زمینهسازیهایی انجام بدهد؛ ازجمله هماهنگی با مدیران میانی و ارشد سازمان که برای پذیرفتن و همراهی با افراد جدید امری ضروری است. نظارت هفتگی بر کار نیروی جدید بهمنظور کمک و رفع ابهام درباره کارهای محوله نیز در جامعه پذیری اهمیت دارد.
۸. طراحی سیستم جبران خدمت
یکی دیگر از وظایف مدیر منابع انسانی در شرکت، طراحی سیستم جبران خدمت است. روشهای مختلفی برای جبران خدمت کارکنان وجود دارد. جبران خدمت مجموعهای از خدمات است که شما و سازمانتان در قبال کارهای کارکنان به آنها میدهید و یکی از بهترین شکلهای ارتباطی درونسازمانی است.
شما میتوانید خدمات بسیار متفاوت مادی و معنوی و ارتباطی و اعتباری به کارکنانتان بدهید؛ اما نکته مهم تبیین خدمات برای کارکنان است تا ارزش آن را درک کنند. گروههای مختلف کارکنانتان را شناسایی و دستهبندی کنید و برای هرکدام یک تیم جبران خدمت طراحی کنید.
نکته مهم: در طراحی سیستم جبران خدمت، جنبههای فرهنگی و بومی و جغرافیایی، تفاوت مشاغل، ظرافتهای خانوادگی، تفریحی و سیاحتی و آموزشی را علاوه بر مزایای مالی حتماً در نظر بگیرید.
۹. طراحی سیستم مدیریت عملکرد
مدیریت بر عملکرد کارکنان رگ حیاتی مدیریت یک سازمان است که بدون کمک مدیر منابع انسانی امری ناممکن به نظر میرسد؛ بنابراین یکی دیگر از وظایف مدیریت نیروی انسانی طراحی سیستم مدیریت عملکرد است.
سیاستهایارزیابی عملکرد کارکنان را طراحی کنید و به تخطی از آنها تن ندهید. برای ارزشیابی به یک روش خاص اکتفا نکنید و از منابع مختلف (حداقل دوسه منبع) صحتسنجی کنید؛ مثلاً علاوه بر گزارشات سرپرست آن بخش از مدیران منطقه و باتجربه نیز کمک بگیرید.
برای سنجش عملکرد کارکنان هدف گذاری اسمارت داشته باشید تا سنجشها زمانبر نباشد. برای گزارشگیری از کارکنان دوره زمانی مشخص و اعلام کنید. همچنین از مدیران ارشد بخواهید به این زمانبندی پایبند باشند و در طول مسیر (بین هر دوره گزارش گیری) به عملکرد کارکنان بازخورد بدهند. این کار انگیزه و روحیه کارکنانتان را بالا نگه میدارد.
گزارههای بسیار کلیدی در طراحی سیستم مدیریت عملکرد کارکنان عبارتاند از:
-
- صریح و شفاف بودن در انتظارات و اهداف؛
- بازخورددهی پیوسته و بیطرفانه و بدون قضاوت به پرسنل؛ درباره شیوه درست بازخورد دادن در مقاله بازخورد در مدیریت کاملا صحبت کردهایم و پیشنهاد میکنیم آن را بخوانید.
- پیگیری مستمر و مکتوب سازی؛
- درنظرگرفتن تفاوتهای فردی؛
- پذیرش نقد، انعطاف و خلاقیت و پویایی داشتن در تغییر؛
- سیستم گزارش دهی و گزارش گیری، رصد دائمی مسئلهها و کوچینگ کارکنان. ازآنجاییکه مهارت کوچینگ، جدید است و ممکن است با آن آشنایی نداشته باشید، پیشنهاد میکنیم حتما مقاله کوچینگ چیست را بخوانید.
۱۰. توسعه از طریق آموزش
آموزش یکی از عوامل موثر بر توسعه منابع انسانی سازمان است. افزایش توانمندیها و مهارتهای کارکنان باعث افزایش زمینههای توسعه سازمان میشود. آموزشها در منابع انسانی باید از کیفیت لازم برخوردار باشد؛ در غیر اینصورت هزینههای مالی، زمانی و اعتباری سنگین به سازمان تحمیل میشود.
شما باید بهعنوان یک مدیر منابع انسانی باید تازههای آموزشی را دنبال کنید تا همیشه بهروزترین نکات را برای کارکنانتان ارائه دهید. این کار شوق یادگیری را در آنها تقویت میکند. آموزشها را متناسب با نیاز کارکنان طراحی کنید تا همگام با برنامه توسعه پیش برود. انتخاب آموزشهای متناسب با هر فرد براساس اصل شایستگی باید باشد که یکی از اصول مدیریت منابع انسانی است. آموزشهای تقویمی و بدون نیازسنجی هیچ کمکی به توسعه سازمان نخواهد کرد.
۱۱. توسعه و جانشین پروری
شرایط منابع انسانی در سازمان هیچوقت یکسان نمیماند و بهمرور زمان نیازمند جایگزینی افراد هستیم.
الریک هیلبرند در کتاب بایدها و نبایدهای منابع انسانی مینویسد:
«شرکتها باید به دلایل منطقی، برنامه ریزی جانشین پروری داشته باشند؛ ۱.مدیریت مخاطرات ۲.حفظ استعدادها»
جانشین پروری همانطورکه از اسمش پیداست، نیازمند یک برنامه بلندمدت در مدیریت منابع انسانی است و سالها به طول میانجامد. برنامه جانشین پروری مدتی ویژه لازم دارد. آن را یک فرایند یکبار مصرف در نظر نگیرید.
بهعنوان مدیر منابع انسانی باید برای آن وقت صرف کنید. علاوه بر آن باید مدیران ارشد سازمان را هم فراخوانده و درگیر این موضوع کنید تا حضور فعالانه و حمایتی داشته باشند؛ در غیر اینصورت برنامه جانشین پروری اتلاف وقت است.
مدیران ارشد زمانی صلاحیت سمتهای بالاتر را پیدا میکنند که هم برای توسعه و بالندگی خودشان تعهد داشته باشند و احساس مسئولیت کنند و هم در آموزش نیروهای جایگزین نقشآفرینی فعالانه داشته باشند.
برنامه جانشین پروری یک برنامه بلندمدت است. برنامههای ضمن خدمتِ پراکنده و فصلی سرانجام نخواهد داشت. صبر و بردباری برای مدیرانی که واقعاً بهدنبال پرورش استعدادها و توسعه هستند، از ملزومات این مسیر است.
۱۲. طراحی سیستم بهداشت و ایمنی در کار
در دهههای اخیر سه موضوع ایمنی (Safety) و بهداشت (Health) و محیط زیست (Environment) در راستای توجه به منابع انسانی جزو اولویتهای سازمانها قرار گرفته است. در فرهنگ ما نیز ایمنی و سلامت بسیار حائز اهمیت است و بر حفظ جان و سلامت انسانها تاکیدات فرهنگی و دینی بسیاری داریم؛ لذا طراحی سیستم برای مدیریت بهداشت ایمنی و محیط زیست (HSE) در تاروپود یک سازمان و بخشی از فرهنگ سازمانی است.
در سالهای گذشته استدلال غلطی وجود داشت که براساس آن بسیاری از سوانحی که در صنایع مختلف اتفاق میافتاد، ناشی از خطای انسانی (بیدقتی یا بیکفایتی) تلقی میشد. افرادی که سوانح را بررسی کردند، دریافتند که بر خلاف استدلال فوق، انسان آخرین حلقه زنجیرهای است که باعث ایجاد سانحه میشود و نمیتوان با جایگزین کردن افراد از آن جلوگیری کرد.
دکتر بهروز عشقی ملایری:
«ازآنجاییکه بزرگترین تهدیدهای ایمنی از مسائل سازمانی سرچشمه میگیرد، ایمنسازی سیستم نیازمند عملکرد سازمانی است»
۱۳. سیستم انضباطی و اخلاقی
وجود روحیات و سلیقهها و خلقو خوهای متفاوت در بین کارکنان، ضرورت ایجاد یک سیستم انضباطی و اخلاقی را بیش از پیش روشن میکند؛ سیستمی که در آن برای غیبت یا تأخیر، تعارضات ارتباطی، بیتوجهی به امور محوله، رفتارهای هنجارشکنانه و آسیبزا و … شیوهنامه و دستورالعملی طراحی شده است.
این سیستم کارکنان را به رعایت دستورالعملهای عقلانی ملزم میکند و باعث تقویت رفتارهای مثبت و اصلاح رفتارهای منفی میشود؛ همچنین برنامهای برای تنبیه (در صورت ضرورت) ارائه میکند.
از سوی دیگر موفقیت سازمانی در گرو ترویج فرهنگ و اخلاق و ارزشهای اخلاقی در میان کارکنان است. این امر نیازمند تهیه منشور اخلاقی سازمان، ارزیابی اخلاقی سازمان، مشخصکردن معیارهای اخلاقی، روشهای اصلاح و ایجاد عادتهای اخلاقی و… است.
۱۴. حسابرسی درونی و بیرونی منابع انسانی
همانطورکه گفتیم، منابع انسانی رگ حیاتی سازمان است؛ ازاینرو بسیار مهم است وجود سیستمی که بتواند ارزش واقعی خدمات نیروی انسانی را در یک سازمان تعیین و اندازهگیری کند. منابع انسانی بهعنوان یکی از منابع و داراییهای نامشهود یک سازمان به مدلی برای اندازهگیری و سنجش نیاز دارد.
راهاندازی این سیستم به سازمان کمک میکند بتواند مشخص کند تا چه حد میتواند از افراد بهعنوان سرمایههای شکلی سازمان استفاده و میزان بازدهی سرمایهگذاری در این حوزه را تعیین و برای آن برنامهریزی کند. برای این کار لازم است سه مرحله مهم انجام شود.
- شناسایی هزینههای منابع انسانی و تفکیک آن از هزینههای تجاری؛
- ارزشگذاری منابع انسانی؛
- مشخصکردن شاخصهای اندازهگیری منابع انسانی.
۱۵. ترویج کسب استعدادها، مهارت ها و شایستگی ها در سازمان
همانطورکه اتوماسیون و دیجیتالیشدن، کسب و کار شما را متحول میکند، مهارتهای موردنیاز برای موفقشدن نیز به سرعت تغییر میکنند؛ بااینحال، استراتژیهای سنتی برای توسعه استعداد کارکنان نمیتوانند با این تغییر کنار بیایند؛ بنابراین، مدیران منابع انسانی باید رویکردی پیشبینانه برای شناسایی قابلیتها و استعدادهای پرسنل داشته باشند؛ استعدادها و شایستگیهایی که برای موفقیت کسب و کار ضروری است.
مدیران منابع انسانی باید برای اطمینان از همسویی با تحول دیجیتال، استعدادها و مهارتهای داخلی کارکنان را پرورش دهند.
۱۶. مسئولیت های اداری
یکی از وظایف منابع انسانی، مدیریت مسئولیتهای اداری است؛ ازجمله مدیریت داده های شرکت، مدیریت دادههای کارکنان و اطمینان از انطباق با مقررات. این به شما امکان می دهد از اشتباهات جلوگیری کنید و از رعایت مقررات قانونی مطمئن شوید. دسترسی به دادهها، مدیریت کارآمدتر زمان و محیط کاری بهتر از مزایای اصلی مدیریت صحیح منابع انسانی است.
۱۷. حل تعارضات از طریق میانجیگری مثبت و حرفهای
یکی از وظایف مدیر منابع انسانی رسیدگی به تعارضات میان اعضای سازمان و مدیریت تعارض است. عملکرد موثر مدیر منابع انسانی در این شرایط میتواند از وقوع بحران در سازمان جلوگیری کند و اثر مثبتی روی کاهش هزینههای احتمالی برای سازمان داشته باشد. یک مدیر منابع انسانی حرفهای میتواند تعارضات ایجادشده بین کارمندان را با روشهای میانجیگری مثبت خنثی و برطرف کند.
۱۸. حفظ حریم خصوصی کارکنان در محل کار
شاید بتوان گفت بزرگترین خط قرمز برای یک مدیر منابع انسانی، افشاشدن اسرار و حریم خصوصی اعضای سازمان بهواسطه کمکاری یا سهلانگاری اوست؛ بنابراین یکی از مهمترین وظایف مدیر منابع انسانی، تلاش در جهت حفظ حریم خصوصی کارکنان در سازمان است. اعضای سازمان باید بتوانند به راحتی به مدیر واحد منابع انسانی خودشان اعتماد کنند؛ در غیر این صورت اجرای باقی نقشهای مدیر HR در سازمان نیز با اختلال مواجه خواهد شد.
۱۹. حفظ فرهنگ سازمانی
میدانیم فرهنگ سازمانی باعث میشود کارکنان رفتار مناسبی در سازمان داشته باشند و اینکه دقیقا مناسب یعنی چه؛ چیزی است که توسط سازمان تعریف و باعث شکلگیری هویت درونی و بیرونی سازمان میشود. ساختن و حفظ یک فرهنگ سازمانی قوی کار بسیار سختی است که یکی از وظایف مدیر منابع سازمانی است.
تیم منابع انسانی مراقبان فرهنگ سازمانی هستند. برای اینکه مدیر منابع انسانی بتواند فرهنگ سازمانی را در سازمان حفظ کند، باید:
- نسبت به ارزشهای سازمان آگاهی و شناخت داشته باشد؛ یعنی بهطور شفاف ارزشها، باورها و هنجارهای سازمان را بشناسد و بداند چه رفتاری در سازمان شایسته است و کدام رفتار ناشایست تلقی میشود؟
- ارزشهای سازمان را بهدرستی درک کرده باشد؛ درواقع مدیر منابع انسانی باید از چرایی ارزشها نیز درک کاملی داشته باشد. درک دلیل وجود ارزشها و نحوه تاثیرشان بر سازمان در حفظ فرهنگ سازمانی مؤثر است.
- الگوی مناسبی برای کارکنان در جهت حفظ ارزشهای سازمان باشد. تصور کنید حضور بهموقع در محل کار یکی از مواردی باشد که بخواهید در سازمانتان به فرهنگ سازمانی تبدیل شود. اگر مدیر منایع انسانی یا تیم منابع انسانی به این فرهنگ پایبند نباشد، به نظرتان کارکنان در این شرایط به حفظ این فرهنگ کمک میکنند؟ بعید به نظر میرسد!
اگر فرهنگ سازمانی این توانایی را دارد که کارکنان را به حامی یا منتقد تبدیل کند، مدیر منابع انسانی با ایجاد احساس مهم بودن در کارکنان باعث تقویت فرهنگ سازمانی و تبدیل شدن کارکنان به حامی نقش مهمی ایفا میکند. یکی از عوامل مهمی که باعث میشود اشخاص مدت طولانی در یک سازمان ماندگار شوند، وجود یک فرهنگ سازمانی قوی است.
رسالت اصلی مدیر منابع انسانی چیست؟
رسالت اصلی مدیر منابع انسانی ایجاد و حفظ یک محیط کار سالم، پویا و پرثمر است. این محیط، فضایی است که در آن کارکنان:
احساس ارزشمندی میکنند؛ به این صورت که به نظرات و ایدههای آنها اهمیت داده میشود. بهطور عادلانه با آنها رفتار میشود و فرصتهای رشد و توسعه برای آنها فراهم میشود.
احساس حمایت میکنند؛ به این صورت که از مزایای مناسب و شرایط کاری عادلانه برخوردارند، در صورت بروز مشکلات میتوانند به مدیریت اعتماد کنند و از حمایت آنها برخوردار شوند و همچنین فرصتهای یادگیری به آنها داده میشود تا مهارتهای خود را ارتقا دهند.
احساس توانمندسازی میکنند؛ به این صورت که به آنها اختیارات و مسئولیتهای لازم برای انجام کارشان داده میشود. همچنین آنها بهصورت فعال در تصمیمات سازمان مشارکت میکنند.
در صورت علاقه به مطالب حوزه منابع انسانی نگاهی هم به مقالات زیر بیندازید:
- رفتار سازمانی چیست؟
- چالش های مدیریت منابع انسانی چیست؟
- نقش کوچینگ در توسعه منابع انسانی چیست؟
- شاخص های ارزیابی منابع انسانی چیست؟
نتیجهگیری
در این مقاله شرح وظایف مدیر منابع انسانی را ارائه دادیم. Hr Manager یک سمت مهم در سازمان است که وظایف مهمی به عهده اوست و درباره مسئولیتهای او نظریات مختلفی وجود دارد. به نظر میرسد برای اینکه در این دریای عظیم گم نشویم، لازم است قبل از پذیرفتن نظریات مختلف ابتدا انتظارات و خواستههای خودمان را از مدیر منابع انسانی (Hr Manager) مشخص کنیم تا بعد بتوانیم دربارۀ وظایف مدیریت منابع انسانی تصمیمگیری کنیم؛ زیرا اگر نگاهمان به وظایف واحد منابع انسانی فقط در حد یک شغل اداری و سازمانی باشد که فقط پروندههای کارکنان را ساماندهی میکند، ظلم بزرگی به بشریت کردهایم؛ زیرا استعدادهایش را در نظر نگرفته و او را بهاندازه یک ربات پایین آوردهایم.
نویسنده: گروه تولید محتوای جریان
ویراستار: سرکار خانم ریحانه مهدوی
بسیار عالی بود
یک سوال: تفاوت مدیر اداری و مدیر منابع انسانی در چیه؟ من در بسیاری از سایت ها دیدم که برای شغل مدیر منابع انسانی از عبارت مدیر منابع انسانی و امور اداری استفاده شده. این درسته یا این دو شغل متفاوت هستند؟
سلام
در سازمانهای بزرگ مدیر منابع بشری و اداری باهم فرق داره؛ اما در سازمانهای کوجک هر دو مسئولیت به عهده یک نفر هست.
سلام
به عنوان مدیر منابع انسانی در یک سازمان بهترین راه برای اینکه راه حسادت کارمندان نسبت به هم رو ببندیم یا اگر وجود داره، برطرف کنیمش چیه؟
اول اینکه ممنونیم از سوال خوب شما. سوال خوب نشانه فهیم بودن پرسشگر هست و بار تربیتی بالایی داره. توجه کنید حالاتی مثل حسادت و غرور و حرص و… حسهای طبیعی هر انسانی هستند و تشخیص و کنترل و تنظیمشون کار آسانی نیست. راههای بستن حسادت در سازمان گوناگونه؛
1. اول اینکه باید این رو بگیم که ریشه حسادت مقایسه است و معمولا جایی در سازمان و بین نیروها بروز پیدا میکنه که عدالت در سازمان وجود نداره و از طرفی کارمندان از امکانات (مثلا حقوق) و مزایای یکدیگر باخبر میشن؛ بنابراین بهترین راه بستن حسادت در سازمان اصلاح فرهنگ سازمانی است؛ مثلا تواضع مدیرعامل و هیئت مدیره در این مسیر کمک زیادی میکند.
2. به وجود آوردن این حس در بین کارکنان که سطوح سازمانی وجود خارجی ندارد و همه باهم همکار هستند و در کنار هم کار می کنند، در کاهش حس حسادت کمککننده است.
۳. هرچقدر سازمان هدفمندتر و منظمتر و یکپارچهتر و از همه مهمتر مشارکتیتر باشه، امکان بروز حسادت بین اعضای سازمان کمتر خواهد شد. منظور از مشارکت این است که کارمندان حس کنند با یکدیگر در حال طراحی یک مسیر بزرگ هستند. وقتی حسهای ناسیونالیستی و سوسیالیستی و وطنپرستی پررنگ میشه، حسادت کمتر میشه. اگر کارمندان حس کنند که در حال ساختن سازمانی متعالی و بهتبع آن کشوری متعالی و درنهایت تعالی بشریت هستند، قطعا حسادت جایگاه کمی بین پرسنل پیدا میکنه.
4. اگر در سازمان عدالت برقرار باشد (نه مساوات) حسهایی مثل حسادت کمتر بین کارمندان به وجود میاد.
5. اگر سازمان یک چارت مشخص و bpms (سیستم مدیریت فرایند کسب و کار) داشته باشه و هم سازمان و هم کارکنان استراتژی و هدف داشته باشند، در این مسیر کمک کننده است؛ به این معنی که هر فرد در قبال انجام چه کاری چه چیزی دریافت میکند و ما به عنوان مدیر منابع انسانی باید به فرد کمک کنیم که تمرکزش روی کار خودش باشد. با رعایت تمام این موارد بازهم ممکنه حسادت به وجود بیاد؛ زیرا همونطورکه گفتیم، ریشه حسادت مقایسه است.
برای مقابله با حسادت راهکارهای گوناگونی وجود داره که در ادامه به چند مورد اشاره میکنیم.
1. بعضی از مدیران برای جلوگیری از بروز حسادت این موارد رو از کارمندان دیگه مخفی میکنند که این یک راهکار نهچندان درست هست.
2. راهکار بهتر اینه که مدیر مخفیکاری نکنه و اجازه بده تا همه از حقوق و مزایای هم اطلاع داشته باشند. درعوض میتونه به کارمندان دلیل حقوق و مزایای بهتر کارمندان دیگه رو توضیح بده؛ مثلا بهرهوری بیشتر اون فرد.
3. اینه که کارمندان رو توجیه کنیم که هر کسی تواناییهایی داره که براساس اون حقوق و دستمزد دریافت میکنه هم یکی از راههای مقابله با حسادت کارمندان است.