یکی از مهمترین فعالیتها و مهارتهایی که هیچیک از افراد و سازمانهای امروزی نمیتوانند آن را نادیده بگیرند، مدیریت مالی است. بسیاری از افراد فکر میکنند که منظور از مدیریت مالی، صرفاً صرفهجویی در مصرف پول و درآمدهای سازمان است؛ اما تعریف مدیریت مالی چیست؟ در حقیقت مدیریت مالی که یکی از انواع مدیریت و مشاغل مدیریتی است، شامل مجموعهای از فعالیتهاست که با هدف مدیریت و رشد پول در سازمان انجام میشود. در ادامه این مقاله میخواهیم درباره انواع مدیریت مالی و اصول آن در کنار اهداف داشتن آن در سازمان صحبت کنیم.
مدیریت مالی چیست؟
به گفته کارشناسان مالی، گوتمن و دوگال:
مدیریت مالی فعالیتی است که با هدف برنامهریزی، جمعآوری، کنترل و اداره بودجه مالی سازمان انجام میشود.»
همانطور که میبینید در این تعریف از واژگان کنترل و برنامهریزی نیز استفاده شده است که در مدیریت، واژگانی بسیار کلیدیاند. مدیریت مالی، امور مالی سازمان را به گونهای مدیریت میکند که این سازمان در آینده نزدیک سودآور و مقیاسپذیر باشد. امور مالی شامل بودجهبندی، تصمیمگیری مالی، برنامه ریزی مالی، انتخاب منابع برای تامین مالی سازمان، انتخاب فرصتهای سرمایهگذاری و ایجاد استراتژیهای مالی با هدف رسیدن به اهداف سازمانی است.
مدیر مالی کیست؟
مدیران مالی تمام امور مربوط به امور مالی یک شرکت را مدیریت میکنند. آنها باتوجهبه اهداف مالی کوتاهمدت و بلندمدت شرکت، استراتژیهای مالی سازمان را مشخص میکنند. مدیران مالی مسئول تخصیص بودجه به بخشها و فعالیتهای مختلف سازمان هستند و تلاش میکنند سودآوری سازمان را به بیشترین میزان ممکن برسانند.

مدیریت مالی در زمان بحرانهای مالی
مدیریت درست منابع مالی در زمانهای بحرانی یک عامل کلیدی در خروج سازمان از بحران مالی بوده و به عهده مدیر مالی سازمان است. مدیریت مالی در زمانهای بحرانی از روشهای مختلفی ممکن است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- تدوین استراتژی های مالی مناسب و اجرای آن
- مدیریت چالش های مالی سازمان
- تغییر در سیاستهای مالی سازمان در صورت نیاز
- نظارت دقیق بر عملکرد مالی سازمان در شرایطی که بازار نوسانات زیادی دارد
- کاهش هزینهها
- اصلاح ساختار مالی سازمان
- داشتنِ استراتژی برای جذب سرمایه، ایجاد فرصتهای جدید و افزایش منابع مالی
در دوره مدیریت مالی برای مدیران غیر مالی بهطور کامل شما را با مفاهیم مالی در مدیریت آشنا میکنیم. پیشنهاد میکنیم نگاهی به سرفصلهای این دوره بیندازید.
ضرورت داشتن مدیریت مالی در سازمان
مدیریت امور مالی برای کسبوکارها و سازمانها حیاتی است؛ زیرا کسب و کارها به کمک این ابزار میتوانند مسیر روشنی را برای دستیابی به اهداف مالی و تجاری خود ترسیم کنند. در اینجا به بعضی از دلایل ضروری بودن مدیریت مالی در یک کسب و کار اشاره شده است:
- برای انجام برنامهریزیهای مالی ضروری است؛
- به دریافت و مدیریت وجوه نقد کمک میکند؛
- برای تخصیص بودجه استفاده میشود؛
- بینش صحیح برای گرفتنِ تصمیمات مهم مالی ایجاد میکند؛
- تاثیر چشمگیری روی مدیریت و کاهش هزینهها دارد؛
- سودآوری و ارزشآفرینی سازمان را افزایش میدهد؛
- به برنامهریزی برای رشد آینده سازمان کمک میکند؛
- برای دستیابی به ثبات اقتصادی ضروری است.
تفاوت مدیریت مالی و حسابداری
اگر چه حسابداری و مدیریت مالی هر دو بخشی از امور مالی سازمان را پوشش میدهند؛ اما باهم متفاوت هستند و در مقاله تفاوت مدیریت مالی و حسابداری مفصل درباره تفاوت آنها صحبت کردهایم. حسابداری به فرایند ثبت، نگهداری و گزارش امور مالی شرکت میپردازد و بیشتر رویکرد گزارشدهی دارد؛ درحالیکه مدیریت امور مالی به مدیریت منابع و معاملات تجاری سازمان با هدف افزایش سودآوری میپردازد.
انواع مدیریت مالی
وقتی از مدیریت مالی صحبت میکنیم، ممکن است تصاویر متفاوتی به ذهن شما خطور کند؛ مثلاً بعضی از افراد فکر میکنند منظور از مدیریت مالی، کنترل و مدیریت کردن مخارج و درآمد ماهانه فردی خودشان است؛ بعضی از افراد نیز فکر میکنند منظور از مدیریت مالی یک سمت سازمانی در سازمانهای خصوصی است.

در اینجا به انواع مختلف مدیریت مالی اشاره میکنیم تا به همه حوزههای آن اشراف پیدا کنید:
۱. مدیریت مالی سازمان
این نوع از مدیریت مالی، روی تصمیمگیریهای مربوط به تامین مالی و سرمایه گذاری یک سازمان تمرکز دارد و فعالیتهای کلیدی آن شامل این موارد است:
- مدیریت ساختار سرمایه؛
- تعیین ترکیب بهینۀ تامین مالی بدهی و سهام؛
- تصمیم گیری برای سرمایه گذاری.
۲. مدیریت مالی شخصی
مدیریت مالی شخصی بر مدیریت منابع مالی افراد متمرکز است و فعالیتهای کلیدی آن شامل بودجهبندی، پسانداز، سرمایه گذاری و حفاظت از داراییها از طریق بیمه و سرمایه گذاریهای ملکی است.
۳. مدیریت مالی عمومی
مربوط به مدیریت امور مالی نهادهای دولتی است و ازجمله فعالیتهای آن میتوان به تهیه بودجه، جمع آوری درآمد و مدیریت هزینهها اشاره کرد.
۴. مدیریت مالی بینالمللی
شامل تامین مالی و سرمایه گذاری عملیاتهای بینالمللی ازجمله مدیریت ریسک ارز و تصمیمات سرمایه گذاری خارجی است.
۵. مدیریت مالی غیرانتفاعی
شامل مدیریت مالی سازمانهای غیرانتفاعی ازجمله جمعآوری کمکهای مالی و مدیریت کمکهای مالی جهت استفاده بهینه در مفیدترین فعالیتهای غیرانتفاعی است.
اهداف و مبانی مدیریت مالی
همانطورکه ما در زندگی فردی خود تلاش میکنیم مخارج خود را کنترل کنیم تا در اصطلاح «دخلمان به خرجمان بخورد» و درنهایت نیز پساندازی باقی بماند، سازمانها نیز برای زنده ماندن و رشد کردن باید تلاش کنند تا امور مالی خود را بهطور موثر مدیریت کنند و این وظیفه به عهده مدیر مالی سازمان است. همین جمله ساده، مهمترین اهداف مدیریت مالی را بیان میکند.
با این وجود برای درک بهتر و جزئیتر این موضوع، در اینجا به شش مورد از اهداف مدیریت مالی در هر سازمان اشاره میکنیم:
۱. حداکثر رساندن سود سازمان
یکی از مهمترین اهداف مدیریت امور مالی در سازمان، اطمینان از حداکثر شدن سود سازمان در کوتاهمدت و بلندمدت است. یک مدیرمالی باید این هدف را در بالاترین جایگاه لیست اولویتهای خود قرار دهد و مطمئن شود که عملکرد تجاری فعلی سازمان بیشترین سود ممکن را برای آن به همراه میآورد.
۲. بودجهبندی مناسب
ما در زندگی فردی خود حاضر نیستیم تمام درآمد یک ماه خود را برای خرید یک وسیله صرف کنیم؛ بلکه قبل از صرف پول برای خرید هر چیزی برآورد میکنیم تا پول کافی برای سایر هزینههای ضروری کنار گذاشته باشیم. مدیران مالی نیز مسئول انجام همین ارزیابی در سازمان هستند.
آنها مسئول تصمیمگیری حیاتی درزمینه تخصیص بودجه به بخشها و فعالیتهای مختلف یک سازمان هستند. مدیران مالی سازمان قبل از انجام هر سرمایه گذاری باید تمام عوامل حیاتی مربوط به آن سازمان را در نظر بگیرند.
اگر مایلید درباره تعریف بودجه بندی در شرکت بیشتر بدانید، مقاله بودجه بندی چیست را مطالعه کنید.
۳. افزایش کارایی
مدیریت امور مالی در سازمان تلاش میکند تا کارایی تمام بخشهای شرکت را افزایش دهد. توزیع مناسب منابع مالی در بخشهای مختلف سازمان با در نظر گرفتن میزان بهرهوری هریک از این بخشها به افزایش کارایی و سودآوری آن سازمان منجر میشود.
۴. کاهش ریسک
همیشه خطراتی در مسیر راهاندازی و حیات یک کسب و کار وجود دارد؛ به خصوص با عدم قطعیتهایی که در مسیر پیش میآید. مدیران مالی باید از فرصتهای پرخطر دوری کنند و با مشورت رهبران باتجربه و کارشناسان موضوع، فقط ریسکهای مالی حسابشده را بپذیرند.
۵. بقای کسب و کار
در دنیای رقابتی امروز، باید نخستین اولویت همه کسب و کارها بقا و ادامه حیات باشد. باتوجهبه اهمیت امور مالی در بقای سازمانها، یکی از اهداف مدیریت مالی در سازمان، اطمینان از تداوم بقای سازمان است.
۶. ایجاد تعادل در سازمان
معروف است که تعادل کلید موفقیت در همهچیز است. این اصل به زندگی فردی منتهی نمیشود. سازمانها نیز برای دستیابی به اهداف خود به یک ساختار متعادل نیاز دارند. مدیران مالی موظف هستند با طراحی یک ساختار سرمایه قوی در سازمان، تعادل لازم را در آن ایجاد کنند. این تعادل برای نقدینگی، انعطافپذیری و ثبات سازمان حیاتی است.
اصول مدیریت مالی
در اینجا به ۹ اصل مهم در مدیریت مالی اشاره میکنیم. اطلاع از این اصول میتواند نگرش عمیقتری را از مدیریت مالی در سازمان به شما ببخشد.
۱. بودجه اختصاصیافته به هر واحد در سازمان باید واقع بینانه، معقول و قابل دستیابی باشد.
۲. بودجه هر بخش باید براساس یک تجزیهوتحلیل کامل تخصیص داده شود
این تجزیهوتحلیل شامل موارد زیر است:
- شناسایی دقیق هدف بودجه باتوجهبه ماموریت، اهداف و مقاصد هریک از واحدهای سازمانی.
- ارزیابی جامع نیازهای مالی واحدها بهمنظور تحقق اهداف آنها.
- طرحی برای افزایش منابع یا اصلاح اهداف و مقاصد؛ درصورتیکه منابع فعلی نتواند نیازهای هرکدام از واحدها را برآورده کند.
۳. نتایج مالی واقعی باید بهطور منظم با بودجه کل سازمان و بودجه تخصیصی هر واحد مقایسه شود.
اهداف این کار عبارتند از:
- تشخیص تغییرات در شرایط یا محیط کسب و کار؛
- کشف خطاهای تراکنش؛
- اندازهگیری عملکرد مالی؛
- اطمینان از اینکه از هزینههای ضروری در سازمان جلوگیری میشود؛
- اطمینان از اینکه برای دستیابی به هرکدام از اهداف سازمان مخارج معقولی در نظر گرفته شود؛
- اطمینان از اینکه تراکنشها بهاندازه کافی پشتیبانی میشوند؛
۴. اقدامات درست هنگام تفاوت در بودجه و نتایج مالی
هنگامی که نتایج مالی واقعی بهطور چشمگیری با بودجه متفاوت است، یک مدیر باید این اقدامات را انجام دهد: کشف علت این تفاوت و ارزیابی فعالیتهای سازمان و اقدام لازم برای اصلاح این تفاوت
۵. واحدها باید در چارچوب بودجه خود عمل کنند.
در مواردی که مخارج بیش از بودجه است، باید توجیهی برای چنین مازادی ارائه شود. علاوه بر این، واحدهای سازمانی باید یک برنامه رسمی برای حذف کسریهای ایجادشده ایجاد کنند.
۶. تمام هزینهها باید با تمام سیاستها، قوانین و مقررات مربوطه مطابقت داشته باشد.
۷. هر واحد باید پیامدهای مالی را قبل از شروع فعالیت جدید یا تغییر یا حذف یک فعالیت فعلی ارزیابی کند.
۸. هر واحد باید مطمئن شود که مزایای پیشبینی شده فعالیتهایش بیشتر از هزینههای هر فعالیت برنامهریزی شده یا جاری است.
۹. هر واحد مسئول حفاظت از بودجه اختصاص یافته به خود در برابر هزینههای بیمورد یا استفادههای غیرمجاز از این بودجه و با سایر داراییهای سازمانی است.
سه حوزه اصلی مدیریت مالی
در نهایت، برای اینکه بتوانید یک دید کلی نسبت به مدیریت امور مالی و جایگاه آن در سازمان و کسب و کار پیدا کنید، بهتر است نگاهی به سه حوزه اصلی مدیریت مالی بیاندازید:
۱. تصمیم گیری برای سرمایه گذاری
تصمیم برای سرمایه گذاری یک تصمیم بلندمدت است و به تصمیمگیری برای خرید کالاهای بادوام یا تصمیمگیری برای داراییهای واقعی یا بودجه سازمان اشاره دارد. داراییهای بلندمدت، داراییهایی هستند که در یک دوره طولانی بازدهی را به همراه خواهند داشت؛ بهعنوان مثال، ماشینآلات جزو داراییهای بلندمدت سازمان هستند.
۲. تصمیمگیری برای تامین مالی
تصمیمگیری برای تامین مالی باتوجهبه میزان بدهیها و هزینههای سازمان توسط مدیریت مالی گرفته و اجرا میشود. هر شرکت میتواند از طریق بدهیهای کوتاهمدت و بلند مدت به تامین مالی بپردازد.
تامین مالی کوتاهمدت بیانگر بدهیهایی است که سررسید آنها کمتر از یک سال است. در تامین مالی بلندمدت، تعهدات بدهی یک سال یا بیشتر است.
۳. تعیین سیاستهای تقسیم سود
تمام تصمیمات مربوط به سیاست تقسیم سود، سومین حوزه مدیریت مالی مدرن را تشکیل میدهند. این تصمیم یک تصمیم جداگانه نیست و باید باتوجهبه تصمیمی که در ارتباط با تامین مالی گرفته شده است تحلیل شود. بنگاهها در مورد توزیع سود خالص پس از کسر مالیات باید یکی از این دو تصمیم را بگیرند: توزیع آن بین سهامداران بهصورت سود سهام و حفظ آن در تجارت.
مهارت های مورد نیاز مدیر مالی
یک مدیر مالی نهتنها وظیفه تضمین سلامت مالی یک شرکت را بر عهده دارد، بلکه نقش مهمی در تعیین استراتژی و رشد کلی سازمان نیز به عهده اوست؛ بنابراین اگر میخواهید مطمئن شوید که تیم مالی شرکت شما توسط فرد شایستهای اداره میشود، بهتر است فردی را بهعنوان مدیرمالی انتخاب کنید که ویژگیهای زیر را داشته باشد:
ذهن تحلیلگر
داشتن یک ذهنیت تحلیلی در حرفه مدیریت مالی اهمیت زیادی دارد. هنگام استخدام یک مدیر مالی، بهدنبال فردی باشید که بتواند نمونهای از مهارت های تحلیلی خود را ارائه دهد. او باید بتواند علت اصلی مشکلات را شناسایی کند و راه حلهای واقع بینانهای را برای بازههای زمانی معقول ارائه دهد.علاوه بر این، او باید بتواند خطرات مالی بالقوه را تشخیص دهد و سازمان را از انجام اشتباهات مالی بزرگ حفظ کند.
توانمندی رهبری
از یک مدیرمالی انتظار میرود که بتواند بهعنوان رهبر تیم مالی سازمان نقش ایفا کند. هنگامی که فردی را برای یک نقش مدیر مالی استخدام می کنید، بهدنبال فردی با مهارت های رهبری قوی باشید؛ فردی که نقاط قوت اعضای تیم را بهخوبی تشخیص میدهد و میتواند وظایف خود را بهخوبی تفویض کند.
ارتباط موثر
مدیر مالی باید بتواند با اعضای تیم خود و سایر اعضای سازمان ارتباط موثری برقرار کند. او باید دارای مهارتهای نوشتاری و کلامی لازم جهت ارائه قوی باشد؛ زیرا مدیر مالی موظف است تحلیلها و اطلاعات پیچیده مالی را به زبان ساده به مدیران و اعضای سازمان ارائه دهد.
پیشبینی و بودجه بندی
یکی از وظایف کلیدی مدیران مالی، پیشبینی و بودجه بندی است. مدیران مالی باید بتوانند بینش منطقی در مورد بودجه جاری و راه حلهای قابلاجرا براساس عملکرد گذشته سازمان شما ارائه دهند. آنها باید بتوانند تعیین کنند که شرکت شما براساس این دانش در جهت درستی حرکت می کند یا خیر و اگر اینطور نیست، اقدامات لازم را توصیه کنند.
مهارتهای بین فردی
امروزه سازمانها فقط با کار تیمی پیشرفت میکنند. مهم است که رهبر تیم مالی شما بتواند بهراحتی با سایر کارمندان و تیمهای متقابل تعامل داشته باشد. او باید مودب، همدل و شنونده خوبی باشد؛ داشتن این ویژگیها در نقش نظارتی یا هنگام کار با سایر تیمهای سازمان شما برای او ضروری است.
مدیریت پروژه
یکی از جنبههای کلیدی شغل مدیر مالی این است که در مدیریت زمان و مدیریت پروژه متخصص باشد. هنگام استخدام یک مدیر مالی، بهدنبال فردی منظم و دقیق باشید. مدیرمالی آینده شما باید بداند که چگونه باید مسئولیتها را با مهلتهای قابل مدیریت به تیم خود واگذار کند.
استفاده از فناوری روز
دنیای مدیریت مالی بهسرعت در حال تغییر است. برای این جایگاه شما به فردی نیاز دارید که بهخوبی به استفاده از فناوری آشنا باشد. نرم افزارهای مالی، جدیدترین راه برای اطمینان از دقت و سرعت انجام عملیاتهای مدیریت مالی هستند. فردی که در نقش مدیر مالی کار می کند باید تجربه کار با نرم افزارهای مالی را داشته باشد و از یادگیری فناوری جدید استقبال کند.
مدیر مالی سازمان باید بتواند گزارشهای تولیدشده توسط نرمافزار را سفارشیسازی، چاپ و مطالعه کند تا بینشهای تجاری سریعتر و دقیقتری را ارائه کند
وظایف مدیر مالی در سازمان
تاکنون تاحدودی با نقش و عملکرد مدیر مالی در سازمان آشنا شدهاید. در اینجا بهصورت جزئیتر به وظایف یک مدیرمالی در سازمان اشاره میکنیم؛ اما در مقاله مربوط به وظایف مدیریت مالی بهطور مفصل درباره مهمترین وظایف مدیران مالی صحبت کردهایم.
۱. برآورد سرمایه موردنیاز سازمان
یک مدیرمالی باید سرمایه موردنیاز شرکت را تخمین بزند. این سرمایه شامل هزینههای مورد انتظار، سود، برنامههای آتی و زیانهای پیشبینی شده و موردانتظار است. برآورد سرمایه باید طوری انجام شود که قابلیت درآمد شرکت بهطور پیوسته افزایش یابد.
۲. کنترلهای مالی
مدیر مالی موظف است تا برای بودجه سازمان برنامهریزی و آن را بهخوبی مدیریت کند؛ واژگانی که جزو اصول مدیریت
محسوب میشوند. مدیر مالی مسئول کنترل تمام امور مالی در کوتاهمدت و بلندمدت است. این امر به کمک ابزارها و روشهایی نظیر تجزیه و تحلیل ریسک، پیشبینی مالی، تجزیه و تحلیل کاهش هزینه و کنترل سود ممکن است.
۳. تشکیل ساختار سرمایه
در سازمان مدیر مالی بعد از برآورد کردن سرمایه موردنیاز سازمان به تشکیل دادن ساختار سرمایه در سازمان میپردازد. ساختـار سرمایه مشخصکننده آن است که چند درصد از وجوه موردنیاز شرکت از طریق وام و چند درصد از طریق شراکت و سهامداران تأمین شود. برای انجام این کار، ابتدا باید مدیر مالی بدهیهای کوتاه مدت و بلندمدت سازمان را برآورد کند و سپس منابع داخلی یا منابع تامین مالی خارجی لازم را به این هزینهها اختصاص دهد.
۴. گسترش دادن ساختار سرمایه
زمانی که بودجه چشمگیری در سازمان موردنیاز است، ساختار سرمایه باید گسترش پیدا کند. سازمان میتواند گزینههایی مانند وامهای بانکی، صدور سهام و یا اوراق قرضه را انتخاب کند. ارزیابی این گزینهها با در نظر گرفتن نرخ بهره، بازده و ریسک موجود ضروری است.
۵. سرمایه گذاری
رشد پول مهمتر از پس انداز کردن آن است. مدیر مالی باید وجوه را به سرمایه گذاریهای سودآور تخصیص دهد یا سرمایه گذاریهایی انجام دهد که بازدهی معقول و مطمئنی دارند.
۶. تخصیص سود
بعد از اینکه یک سازمان به سودآوری میرسد، نحوه تقسیم این سود اهمیت زیادی پیدا میکند. مدیر مالی برای تقسیم عادلانه این سود باید عوامل مختلفی را در نظر بگیرد که از جمله آنها میتوانیم به این موارد اشاره کنیم:
- پاداش کارکنان؛
- سود سهام؛
- بازده سرمایه گذاران؛
- صندوق توسعه؛
- سایر جریان های نقدی اساسی.
۷. مدیریت جریان مالی
مدیر و تیم مالی مسئول مدیریت پول نقد در جریان هستند. پول نقد برای مقاصد مختلف مانند حقوق، قبض برق، آب، قبوض املاک، خرید مواد اولیه، هزینههای انبار و… موردنیاز است.
سخن پایانی
مدیریت مالی یکی از ارکان مهم و حیاتی برای موفقیت و بقای سازمانها و کسب و کارهاست. شما پس از مطالعه این مقاله با تعریف مدیریت مالی آشنا و نگرش کاربردیتری نسبت به نقش و کارکرد آن در سازمان پیدا کردهاید و میتوانید مناسبترین فرد را برای این جایگاه در سازمان خود شناسایی کنید یا اینکه خودتان در جایگاه مدیر مالی، تصمیمات موثرتری را بگیرید.
تایید نهایی این مقاله توسط خانم فرشته نبیخواه صورت گرفته است.
پیشنهاد میکنیم مقاله زیر را هم مطالعه کنید. برای شما میتواند مفید باشد.

بهعنوان یک کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک، همه دنیای من در کمک به توسعه تفکر استراتژیک و برندسازی بهجای بازاریابی خلاصه شده است. بدیهی است که پیدا کردن مشکل، نیمی از راه است و من این را خوب میدانم تمام آنچه یک کاروکسب نیاز دارد، شناخت ذهن مشتریان و تغییر نگرش آنان به برند با یک استراتژی درست است.