مسئولیتها و وظایف مدیریت مالی در سازمان بسیار گسترده و مهم است. از تضمین سلامت مالی و ثبات سازمان گرفته تا تجزیهوتحلیل صورتهای مالی و برنامهریزی برای رشد و توسعه شرکت در آینده. استفاده از مدیر مالی در شرکتها، خصوصا شرکتهایی با بیش از ۱۰۰ نیروی کار بسیار اهمیت دارد و مدیران مالی نقشی کلیدی در تحقق استراتژیهای سازمان دارند. از دیگر وظایف مدیران مالی در سازمان شناسایی شکافهای بالقوه و ایجاد ساختارهای سرمایه است. آنها از طریق تجزیهوتحلیل و برنامه ریزی دقیق، بینشهای ارزشمندی را برای تصمیمگیری آگاهانه به مدیران عالی سازمان ارائه میدهند.
یکی از مهمترین مهارتها برای یک مدیر مالی داشتنِ سواد مالی است که در مقاله سواد مالی چیست؟ مفصلا درباره آن صحبت کردیهایم. مدیریت موثر تامین مالی، بودجهبندی و تحلیل سرمایهگذاری شرکت، استفاده بهینه از منابع را تضمین میکند و بازدهی را به حداکثر میرساند.
علاوه بر این، مدیریت دقیق داراییهای جاری، جریانهای نقدی و بدهیها برای حفظ ثبات و نقدینگی سازمان ضروری است. بیتوجهی به این وظایف میتواند اثرات مخربی بر ثبات مالی، چشمانداز رشد و انجام تعهدات شرکت داشته باشد؛ بنابراین تخصص و پشتکار یک مدیر مالی در حفظ رفاه مالی و موفقیت شرکت در آینده بسیار ضروری است.
بسیاری از مفاهیم مالی که در این مقاله به آنها اشاره شده است، در دوره مدیریت مالی برای مدیران غیر مالی تدریس میشود.
راهنمای مطالعه مقاله
Toggleوظایف مدیر مالی در سازمان چیست؟
در مقاله مدیریت مالی چیست بهطور مفصل درباره مدیریت امور مالی و تعریف آن صحبت کردیم و نگاهی گذرا به سِمت مدیر مالی در سازمان انداختیم؛ اما در این مقاله میخواهیم مفصلا درباره وظایف و کار مدیر مالی در سازمان صحبت کنیم. در این بخش ابتدا بهطورکلی وظایف مدیر مالی را بیان میکنیم و سپس به شرح مهمترین مسئولیتها و کارهای مدیر مالی میپردازیم. مسئولیتهای یک مدیر مالی در سازمان عبارت است از:
- تسلط بر صورتهای مالی
- تحلیل نسبتهای سودآوری
- تحلیل نسبتهای نقدینگی
- تحلیل نسبتهای اهرمی
- تحلیل نقطه سر به سری
- تحلیل هزینه _سرمایه
- تحلیل نقطه بیتفاوتی
- تحلیل ریسک_بازده
- تحلیل هزینه _فایده
- تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
- بررسی دورهای سلامت مالی شرکت
- بودجهبندی شرکت
- ارزیابی پیشرفت سرمایه گذاری
- سیاست گذاری سرمایه در گردش
- مدیریت دارایی های جاری
- مدیریت وجوه نقد و جریانات نقدی
- سیاست گذاری برای سرمایه گذاری
- مدیریت و انتخاب اعتبارات تجاری
- سیاست گذاری مدیریت بدهیها و وامها
- تامین مالی شرکت
- مدیریت تهاتر برای تامین مالی
- مدیریت املاک و داراییهای اجارهای
- مدیریت ریسک
- مدیریت ساختار سرمایه، ریسک سیستماتیک و ارزش شرکت
- تحلیل و مقایسه بازده سرمایهگذاریها
- درجهبندی روشهای تامین مالی
- پیدا کردن شکافهای مالی و ساختارهای غیرعادی سرمایه
- سیاستگذاری تقسیم سود و اندوخته کردن سود.
۱. برنامه ریزی مالی
برنامه ریزی مالی یک فرآیند است که به سازمان کمک میکند گامهای رسیدن به اهداف مالیاش را شفاف کرده و درنتیجه به اهداف مالیاش برسد. این گامها عبارتند از: تجزیهوتحلیل وضعیت مالی سازمان در حال حاضر(میزان درآمدها و هزینههای سازمان، روشهای تامین مالی، و…)، تدوین استراتژیهای مالی مناسب و درنهایت بررسی و کنترل و نظارت بر میزان تحقق اهداف مالی.
۲. بررسی دورهای سلامت مالی
منظور از سلامت مالی سازمان داشتن ترازنامهای قدرتمند و توانایی آن برای فعالیت در محدودههایی است که به سودآوری سازمان کمک میکند. در ترازنامه داراییها، بدهیها، جریان نقدی، سطح بدهی، سودآوری و نقدینگی شرکت بررسی میشود. زمانی که مدیر مالی میخواهد سلامت مالی یک شرکت را بسنجد، در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت این بررسی را انجام میدهد.
بررسیهای سهماهه امکان شناسایی بهموقع هر مساله و چالش جدید را فراهم میکند؛ درحالیکه بررسیهای سالانه یک نمای کلی از عملکرد مالی و روندهای شرکت در طول زمان ارائه میدهد. هدف مدیر مالی از بررسی دورهای سلامت مالی این است که آیا ریسکها، بدهیها یا نقدینگی کم به شرکت آسیب وارد میکند و چه عواملی باعث به وجود آمدن آنها شده است.
مدیران مالی برای بررسی سلامت مالی شرکت به ابزارهای خاصی نیاز دارند. این ابزارها نسبتهای مالی متنوع، تجزیهوتحلیل روند، پیشبینی جریان نقدینگی و استانداردهای صنعت هستند. مدیران ارشد سازمان هم برای اینکه بتوانند مدیر مالی سازمان را ارزیابی کنند، لازم است با این ابزارها آشنا باشند.
همچنین مدیران مالی از این ابزارها برای ارزیابی عملکرد شرکت، شناسایی زمینههای بهبود و مقایسه با رقبا استفاده میکنند؛ زیرا ارتقای سلامت مالی یک شرکت نیازمند استفاده از ترکیبی از ابزارهاست.
۳. تحلیل صورتهای مالی
تحلیل صورتهای مالی که از طریق تحلیل ترازنامه شرکت انجام میشود، یک وظیفه حیاتی است که به مدیران مالی محول میشود. این مسئولیت شامل بررسی صورتهای مالی مانند ترازنامه (که تشکیلشده از داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام است)، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدی است که هدف آن به دست آوردن بینشی از عملکرد مالی شرکت و گرفتنِ تصمیمات کلان سازمان است.
تحلیل صورتهای مالی به مدیران شرکت این اطمینان را میدهند که منابع شرکت به طور بهینه مدیریت میشود، سودآوری به حداکثر میرسد و ریسکهای مالی کاهش پیدا می کند.
۴. تجزیه و تحلیل نرخ نسبتهای کلیدی
یکی دیگر از وظایف مدیران مالی نوشتن نسبتهای کلیدی مانند نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، نسبت جاری و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام است. هدف از این کار ارزیابی ثبات مالی، کارایی و سطح ریسک شرکت است.
بررسی و به دست آوردن نرخ نهایی این نسبتها، توانایی شرکت در مدیریت وجه نقد را نشان کند و به مدیران عالی سازمان این اطمینان را میدهد که نقدینگی کافی برای فعالیت در سازمان وجود دارد.
بسیار مهم است که یک مدیر مالی ذهنی تحلیلگر داشته باشند و بتواند به مدیران ارشد سازمان کمک کند تا ریسکهای مالی خود را کمتر کرده و یک برند قدرتمند و سودآور بسازند. شرکت شما چه بزرگ باشد و چه کوچک، داشتن یک مدیر مالی میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات مالی درستی بگیرید.
در شرکتهای بزرگ، مدیران مالی بهعنوان یک نیروی ثابت در سازمان مستقر هستند؛ اما در شرکتهای متوسط و کوچک، مدیران مالی بهعنوان مشاور مالی در دورههای سه ماهه و یکساله به کمک سازمان آمده و سلامت مالی شرکت را محاسبه میکنند تا خواسته یا ناخواسته مدیران در مصرف منابع مالی کجروی نکنند و منابع مالی سازمان به درستی خرج شود.
۵. تامین مالی شرکت
یکی دیگر از وظایف مدیران مالی در شرکت، بودجهبندی و تامین مالی شرکت است که در مقاله تامین مالی چیست درباره تعریف و روش های آن کامل صحبت کردهایم.. سرمایه در گردش، مدیریت خرید کالا، نقدینگی شرکت و… از مهمترین چالشهای مالی سازمان است که عملکرد ضعیف در آنها، سرنوشت شرکتها را تغییر میدهد.
مدیران مالی در زمانی که شرکتها نیاز به تامین مالی دارند، به داد شرکت میرسند. روشهای مختلفی جهت تامین مالی شرکت وجود دارد؛ ازجمله اعتبارات تجاری، وامهای بانکی، وثیقه موجودی کالا، جذب سرمایهگذار، سفارشگیری و دریافتِ پیشپرداخت، ایجاد بدهی و تامین مالی جمعی (کرادفاندینگ).
اینکه تامین مالی شرکت به چه صورت باشد، نیازمند بررسی دقیق مزایا و معایب هر روش، درجهبندی ریسکها و فواید هر روش توسط مدیر مالی شرکت است. تامین مالی شرکت مزایای زیادی دارد؛ ازجمله: تضمین نقدینگی کافی، حمایت از سرمایه گذاری، امکان گسترش و تسهیل روند تولید.
مدیران مالی نقش کلیدی در شناسایی گزینههای تامین مالی مناسب، مذاکره با شرایط مطلوب و اطمینان از رعایت تعهدات بازپرداخت دارند. مدیران مالی با مدیریت موثر فعالیتهای تامین مالی، به ثبات مالی، رشد و موفقیت بلندمدت شرکت کمک میکنند.
۶. بودجهبندی
یکی دیگر از وظایف بسیار مهم مدیران مالی در سازمان فرآیند بودجه بندی، برنامه ریزی و تخصیص منابع مالی برای دستیابی به اهداف مالی شرکت است. زمانی که تجزیهوتحلیلهای مالی انجام و سلامت مالی سازمان بررسی شد، مدیران مالی وظیفه دارند برنامه بودجه بنویسند.
در ادامه شرح گامبهگام نحوه اجرای بودجه مالی توسط مدیران مالی را توضیح میدهیم:
۵.۱. ارزیابی نیازهای مالی
مدیر مالی بودجهبندی را با ارزیابی نیازهای مالی شرکت شروع میکند. این ارزیابی شامل تجزیهوتحلیل هزینههای جاری و پیشبینی شده، شناسایی فرصتهای سرمایهگذار و در نظر گرفتن عواملی مانند اهداف رشد، شرایط بازار و روند صنعت است. مدیر مالی با درک نیازهای مالی شرکت میتواند میزان بودجه موردنیاز را مشخص کند
۵.۲. شناسایی منابع تامین مالی
سپس مدیر مالی منابع مالی بالقوه را برای تامین این بودجه شناسایی میکند. منابع ممکن است شامل ترکیبی از منابع داخلی و خارجی باشد؛ مانند سود انباشته یا تامین مالی از روشهای مختلف. مدیر مالی مزایا و معایب هر منبع تامین مالی را با در نظر گرفتن عواملی مانند هزینه، ریسک، کنترل و انعطافپذیری ارزیابی و سپس بهترین روشها جهت تامین مالی را انتخاب میکند.
۵.۳. تدوین یک برنامه تامین مالی
پس از انتخاب منابع تامین مالی، مدیر مالی یک استراژی تامین مالی تدوین میکند. این استراتژِی تخصیص بودجه از منابع مختلف را مشخص میکند و شامل تعیین نسبت تامین مالی از هر منبع با در نظر گرفتن عواملی مانند نرخ بهره، شرایط بازپرداخت و تاثیر بر ساختار سرمایه شرکت است.
هدف مدیر مالی بهینهسازی ترکیب تامین مالی است با هدف اطمینان از ثبات مالی شرکت و به حداکثر رساندن نرخ بازگشت سرمایه.
۵.۴. ایجاد بودجه
درنهایت براساس برنامه تامین مالی، مدیر مالی یک بودجه جامع برای کل سازمان ایجاد میکند که درآمدها، هزینهها و جریانهای نقدی پیشبینی شده شرکت را مشخص میکند. بودجه معمولاً برای یک دوره مشخص مانند یک سال مالی تهیه میشود و شامل اطلاعات جریانهای درآمدی و دستهبندی هزینههای مختلف است.
این بودجه نسبت به واحدهای سازمان، تقسیمبندی میشود و به هر بخش مثلا بازاریابی، تبلیغات، حقوق و دستمزد و… اختصاص پیدا میکند
۵.۵. کنترل و بازخورد
پس از تنظیم بودجه، مدیر مالی بهطور مستمر بر عملکرد مالی شرکت نظارت و کنترل میکند. به این صورت که هر ماه، گزارشهای درآمد و هزینههای شرکت را از حسابدار میگیرد و با برنامه بودجه مقایسه میکند تا در صورت لزوم اقدامات اصلاحی انجام شود یا مطابق با برنامه بودجه پیش برود و یا برنامه بودجه نسبت به شرایط اقتضایی تغییر کند. یک برنامه بودجه درست، تا ۶۰درصد با روند واقعی درآمدها و هزینهها مطابقت دارد.
۷. مدیریت داراییهای جاری
هر سازمان داراییهایی دارد که در مدت زمان خیلی کمی امکان تبدیل به وجه نقد آن برای شرکت فراهم است. این داراییها شامل وجوه نقد در حسابهای بانکی، موجودی کالا، سرمایه در گردش همچون پیش پرداختها و…است. یک مدیر مالی وظیفه دارد این داراییها را با کمک حسابدار شناسایی و آن را مدیریت کند.
شرکتها استراتژیهای مدیریت داراییهای جاری خود را بر محور دو هدف تعیین میکنند:
- تهیه و تامین نقدینگی جهت وصول پرداختهای شرکت؛
- به حداقل رساندن وجوهی که در شرکت بهصورت راکد باقی میماند.
اگر داراییهای شرکت بهدرستی مصرف نشود، هیچ نوع بازدهی برای شرکت نخواهد داشت. البته این را هم باید مد نظر داشته باشیم که به حداقل رساندن داراییهای راکد شرکت، ممکن است شرکت را در پرداختهای بهموقع دچار مشکلاتی کند.
یک مدیر مالی هوشمند با مدیریت متناسب این داراییها، میتواند به شرکت کمک کند تا داراییهای جاری بهاندازه و در جای درست خرج شوند. علاوه بر مدیریت داراییهای جاری، مدیران مالی وظیفه مدیریت بدهیها، وامها و سایر جریانات مالی را بر عهده دارند تا بتوانند سلامت مالی شرکت را تضمین کنند.
۸. برآورد سرمایه موردنیاز سازمان
یک مدیرمالی باید سرمایه موردنیاز شرکت را تخمین بزند. این سرمایه شامل هزینههای مورد انتظار، سود، برنامههای آتی و زیانهای پیشبینی شده و موردانتظار است. برآورد سرمایه باید طوری انجام شود که قابلیت درآمد شرکت بهطور پیوسته افزایش یابد.
۹. کنترلهای مالی
مدیر مالی موظف است تا برای بودجه سازمان برنامهریزی و آن را بهخوبی مدیریت کند. مدیر مالی مسئول کنترل تمام امور مالی در کوتاهمدت و بلندمدت است. این امر به کمک ابزارها و روشهایی نظیر تجزیه و تحلیل ریسک، پیشبینی مالی، تجزیه و تحلیل کاهش هزینه و کنترل سود ممکن است.
۱۰. تشکیل ساختار سرمایه
در سازمان مدیر مالی بعد از برآورد کردن سرمایه موردنیاز سازمان به تشکیل دادن ساختار سرمایه در سازمان میپردازد. ساختـار سرمایه مشخصکننده آن است که چند درصد از وجوه موردنیاز شرکت از طریق وام و چند درصد از طریق شراکت و سهامداران تأمین شود.
برای انجام این کار، ابتدا باید مدیر مالی بدهیهای کوتاه مدت و بلندمدت سازمان را برآورد کند و سپس منابع داخلی یا منابع تامین مالی خارجی لازم را به این هزینهها اختصاص دهد.
۱۱. گسترش دادن ساختار سرمایه
زمانی که بودجه چشمگیری در سازمان موردنیاز است، ساختار سرمایه باید گسترش پیدا کند. سازمان میتواند گزینههایی مانند وامهای بانکی، صدور سهام و یا اوراق قرضه را انتخاب کند. ارزیابی این گزینهها با در نظر گرفتن نرخ بهره، بازده و ریسک موجود ضروری است.
۱۲. سرمایه گذاری
رشد پول مهمتر از پس انداز کردن آن است. مدیر مالی باید وجوه را به سرمایه گذاریهای سودآور تخصیص دهد یا سرمایه گذاریهایی انجام دهد که بازدهی معقول و مطمئنی دارند.
۱۳. تخصیص سود
بعد از اینکه یک سازمان به سودآوری میرسد، نحوه تقسیم این سود اهمیت زیادی پیدا میکند. مدیر مالی برای تقسیم عادلانه این سود باید عوامل مختلفی را در نظر بگیرد که از جمله آنها میتوانیم به این موارد اشاره کنیم:
- پاداش کارکنان؛
- سود سهام؛
- بازده سرمایه گذاران؛
- صندوق توسعه؛
- سایر جریان های نقدی اساسی.
۱۴. مدیریت جریان مالی
مدیر و تیم مالی مسئول مدیریت پول نقد در جریان هستند. پول نقد برای مقاصد مختلف مانند حقوق، قبض برق، آب، قبوض املاک، خرید مواد اولیه، هزینههای انبار و… موردنیاز است.
۱۵. مدیریت مالی در زمان بحرانهای مالی
مدیریت درست منابع مالی در زمانهای بحرانی یک عامل کلیدی در خروج سازمان از بحران مالی بوده و به عهده مدیر مالی سازمان است. مدیریت مالی در زمانهای بحرانی از روشهای مختلفی ممکن است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- تدوین استراتژی های مالی مناسب و اجرای آن. در مقاله انواع استراتژی مالی شما را با استراتژی های مالی آشنا کردهایم.
- مدیریت چالش های مالی سازمان
- تغییر در سیاستهای مالی سازمان در صورت نیاز
- نظارت دقیق بر عملکرد مالی سازمان در شرایطی که بازار نوسانات زیادی دارد
- کاهش هزینهها
- اصلاح ساختار مالی سازمان
- داشتنِ استراتژی برای جذب سرمایه، ایجاد فرصتهای جدید و افزایش منابع مالی
سخن پایانی
مدیران مالی وظابف بسیار سنگین و تاثیرگذاری در شرکت دارند. همانطورکه تجزیهوتحلیلهای مالی درست به موفقیت یک شرکت کمک میکند، عدم تحلیل درست و تصمیمات غلط یک مدیر مالی میتواند حتی به ورشکستگی یک شرکت منجر بشود. تسلط یک مدیر مالی روی وظایف خود، باعث میشود سازمان در شرایط رکود تورمی، از پس چالشها و مشکلات بازار بر بیاید و بهسمت اهداف بلندمدت خود با اطمینان از بقاء پیش برود.
شاید مطالعه مقاله زیر هم برای شما مفید باشد:
بهعنوان یک کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک، همه دنیای من در کمک به توسعه تفکر استراتژیک و برندسازی بهجای بازاریابی خلاصه شده است. بدیهی است که پیدا کردن مشکل، نیمی از راه است و من این را خوب میدانم تمام آنچه یک کاروکسب نیاز دارد، شناخت ذهن مشتریان و تغییر نگرش آنان به برند با یک استراتژی درست است.